خلاصه جلسه
نیمه اول جلسه ادامه پرسش و پاسخ کسالتآور کسری و موبد است که در جلسه پیش نیمهکاره ماند. بعد داستان لشکرکشی به روم پیش میآید.
قیصر روم که روابط حسنهای با شاه ایران داشته میمیرد و پسرش جانشین او میگردد. انوشیروان نامهای از سر لطف به قیصر نو مینویسد با این مضمون که روی ما به عنوان دوست خودت حساب کن و هر کمکی خواستی به خودم بگو.
قیصر جوان با فرستاده انوشیروان به سردی و با تحقیر رفتار میکند و پاسخی از سر بیاعتنایی به شاه میدهد که من هم شاهی هستم مثل شاه چین و هیتال. کهتر تو نیستم که نیاز به پند و محبت تو داشته باشم.
انوشیروان خشمگین میشود و به روم لشکر میکشد و لشکر روم را در حوالی حلب شکست میدهد و سپس محاصره میکند. محاصره طولانی میشود و شاه پول کم میآورد.