خلاصه

خلاصه‌ی داستان شطرنج در شاهنامه اینطور است که نماینده‌ی «رایِ» هند شطرنج را برای انوشیروان می‌آورد با این پیغام که بزرگی و برتری به لشکر و پول نیست بلکه به علم و دانش است و اگر دانشمندان ایران توانستند رمز بازی شطرنج را کشف کنند ما به رسم سابق برای شما باج و ساو می‌فرستیم و اگر نه که معلوم می‌شود ما برتریم و نیازی به باج دادن نداریم.

انوشیروان می‌پذیرد و بعد از این که موبدان دربار سر از کار شطرنج در نمی‌آورند بوذرجمهر پا پیش می‌گذارد و کمی خلوت می‌کند و رمز بازی را کشف می‌کند.