داستان کسری انوشیروان در شاهنامه در حدود ۴۵۰۰ بیت است که ما در ۲۱ نشست، در مهر و آبان ۱۳۹۷ خواندیم.
شخصیت انوشیروان منحصر به فرد و بسیار برجسته است و همگی تحت تاثیرش قرار گرفتیم. هر چند داستان انوشیروان پر از جلسات طولانی پند و اندرز است که در یک جا حتی داد فردوسی را هم در میآورد! در هیچ جای دیگر شاهنامه بجز «پند بوزرجمهر» پیش نیامده که فردوسی خدا را به خاطر تمام شدن یک داستان و خلاص شدن از آن شکر کند و داستان را «دلگیر» توصیف کند.
سپاس از خداوند خورشید و ماه / که رستم ز بوزرجمهر و ز شاه
چو این کار دلگیرت آمد به بن / ز شطرنج باید که رانی سخن
انوشیروان دادگر است و در تمام داستانها و همه پندهایش بیش از هر چیز دیگر روی عدل و داد تاکید دارد. برجستهترین نماد عدلش هم این است که به این که رعایایش از خودش ثروتمندتر باشند افتخار میکند. بیقانونی را هم از هیچکس، حتی از پسران خودش تحمل نمیکند.
توقیعات انوشیروان
یک بخش منحصربفرد در داستان انوشیروان که در داستان هیچ شاه دیگری یافت نمیشود داستان «توقیع نوشینروان» است. فردوسی اول توضیح میدهد که تا قبل از کسری، همه شاهان دیگر جزئیات کار مملکت را به دستور (=وزیر) واگذار میکردند و خودشان فقط به شکار و بزم و رزم میپرداختهاند ولی انوشیروان خودش مستقیما به ریز کارهای مملکتداری میپرداخته و مامورانی در سراسر کشور داشته که به او گزارش مینوشتهاند و او جواب مکتوب با مهر شاه (توقیع) برایشان مینوشته است.
جلوههای درخشانی از عدل نوشین روان را در توقیعاتش میشود دید. مثلا آنجا که افتخار میکند وقتی که به او میگویند فلان رعیت از پادشاه بیشتر پول دارد، یا جایی که حکم میکند پسرش حق ندارد بی رضایت مالک زمینی را تصاحب کند، یا بیاعتناییاش به بدگویی یکی از کارگزارانش درباره مسیحیان و یهودیان.
برای توضیحات بیشتر برگه جلسه هجدهم را ببینید: انوشیروان – مکاتبات اداری
شطرنج، نرد، کلیله و معما
دوره انوشیروان دوره شکوفایی هنر و فرهنگ است و از جمله بین ایران و کشورهای همسایه تبادل فرهنگی رونق دارد. در دو داستان جداگانه و مشابه یکدیگر، «رای» هند و قیصر روم معمایی برای کسری میفرستند و با این استدلال که بزرگی به دانش و خرد است و نه به زور و لشکر، شرط میکنند که اگر دانشمندانت نتوانند این معما را حل کنند از باج و خراج دیگر خبری نیست.
معمای قیصر ساده است و انگار صرفا برای نشان دادن پایه و ارج بوزرجمهر به داستان اضافه شده ولی معمای رای هند دنبالهی مفصلی دارد و پس از این که بوذرجمهر راز شطرنج را کشف میکند در پاسخ تخته نرد را میسازد و به همراه هدایایی برای رای هند میبرد و از رای میخواهد که راز آن را کشف کند که نمیتواند. بلافاصله در داستان مستقلی درباره دو برادر ناتنی در هند و جنگشان بر سر تاج و تخت که باعث کشته شدن برادر کوچکتر میشود، افسانه اختراع شطرنج و فلسفه مهرههایش شرح داده میشود.
در برگه «داستان شطرنج و نرد» توضیحات بیشتر را بخوانید و ویدئوی خواندن ابیات مربوطه را ببینید. داستان طلحند و گو نسبتا خستهکننده است ولی در قسمت پایانی، شرح اختراع شطرنج خواندنی است. در همان جلسه که بخش اختراع شطرنج را خواندیم، داستان رفتن برزویه به هند و آوردن کلیله را هم خواندیم.
بزرگمهر
بزرگمهر یا آنگونه که فردوسی مینویسد بوزرجمهر، در اوایل پادشاهی نوشینروان وارد داستان میشود. وقتی که شاه کار کشور و سپاه را سامان داده است و قیصر را شکست داده و انطاکیه را فتح کرده است، خوابی میبیند که همه در کار تعبیر آن میمانند و شاه موبدان را به کنار و گوشهی کشور میفرستد به دنبال کسی که تعبیر این خواب را بداند.
یکی از موبدان در مرو بزرگمهر را که کودکی مکتبخانهای بوده مییابد و او را به دربار میآورد و او خواب را تعبیر میکند. از این به بعد بوزرجمهر در اکثر قصههای انوشیروان حضور دارد و غیر از پند و اندرز، نقش اصلیاش حل کردن معماهایی است که دیگران نمیتوانند.
یکبار بوذرجمهر به خاطر سوءتفاهم شاه به زندان میافتد و به خاطر حاضرجوابیاش تا پای مرگ هم میرود و بیناییاش را از دست میدهد ولی دوباره با پیدا شدن معمایی که کسی نمیتواند حل کند (قیصر) از بند رها میشود.
پندهای بوزرجمهر ولی خستهکننده اند! شاید تقریبا ثلث ابیات داستان انوشیروان، پندها و پرسش و پاسخهای بوزرجمهر است!
شرح خواب انوشیروان و راه یافتن بزرگمهر به دربار را در جلسهای خواندهایم که با کشته شدن نوشزاد آغاز میشود. بعد از آن هفت مجلس پرسش و پاسخ بزرگمهر و دانشمندان دربار را در سه جلسه خواندهایم: مجلس اول و دوم، سوم تا پنجم، و ششم و هفتم. پند معروف بوذرجمهر را میتوانستیم در یک جلسه کامل بخوانیم ولی تصمیم گرفتیم برای این که یک جلسه کامل خسته کننده نداشته باشیم، کمی از آن را در انتهای صفت عدل انوشیروان بخوانیم و یک جلسه دیگر هم به پند معروف بزرگمهر اختصاص دارد و با همان بیت «سپاس از خداوند خورشید و ماه / که رستم ز بوزرجمهر و ز شاه» خاتمه مییابد.
در داستان شطرنج و نرد بوزرجمهر نقش کلیدی دارد و در همان مجلس، در داستان کلیله، برزویه به عنوان جایزه از شاه میخواهد که بزرگمهر نامش را بنویسد. داستان زندانی شدن بزرگمهر و معمای قیصر در یک جلسه مستقل خوانده شد. در داستان کفشگر بوزرجمهر به عنوان وزیر شاه حضور دارد و در جلسه پرسش و پاسخ موبدان و هرمز هم سوالات مفصل از ولیعهد میپرسد.
فهرست نشستها
- به شاهی رسیدن و آغاز اصلاحات مالیاتی
- سر و سامان دادن به ارتش و امن کردن لشکر
- رویارویی با قیصر و فتح انطاکیه
- صلح با قیصر، فتنه نوشزاد
- کشته شدن نوشزاد، راه یافتن بوزرجمهر به دربار
- مجالس اول و دوم بزرگمهر
- مجالس سوم تا پنجم بزرگمهر
- مجالس ششم و هفتم بزرگمهر
- داستان مهبود و زریر و یهودی، آغاز داستان هیتالیان و خاقان چین
- لشکرکشی به گرگان و نامه نوشتن خاقان چین
- آشتی با خاقان و ازدواج با دخترش
- بازگشت به تیسفون و صفت عدل و داد انوشیروان، آغاز پند بوذرجمهر
- پند بزرگمهر
- داستان شطرنج و نرد، آغاز داستان طلحند و گو
- بالاگرفتن اختلاف طلحند و گو، آغاز جنگ
- اختراع شطرنج، برزویه طبیب و آوردن کلیله به ایران
- زندانی شدن بزرگمهر و معمای قیصر
- مکاتبههای اداری انوشیروان
- پند به هرمز، پرسشهای موبد
- لشکرکشی به حلب، خواهش مرد کفاش
- وصیت به هرمزد و پایان کار