خلاصه نشست
شگرد بهرام
توی جنگ به این نابرابری، شگرد بهرام چوبینه استفاده از فیلهای سپاه ساوه شاه بر علیه خود او بود. بهرام اول راه فرار سپاهیان خودش را سد کرد و سه نفر را که داشتند فرار میکردند را کشت و جنگجویانش را تهییج کرد که به خرطوم هر فیل سه تیر بزنند و بعد با گرز به سمت آنها حمله کنند. این باعث شد فیلها برگردند و در حال فرار لشکر ساوه را زیر دست و پا له کنند. لشکر هم در نشست قبل دیدیم که در یک دره گیر کرده بود و از طرفین راه فرار نداشت، تنها راهش این بود که از پشت سر فرار کند. خلاصه بهرام در همان هرج و مرج خودش را به ساوه شاه رساند و او را کشت و سرش را برید.
خواب آشفته بهرام
بهرام شب قبل از جنگ خیلی خواب بدی دید که یارانش یکی یکی کشته شدهاند و خودش پیاده و بیدفاع در میدان مانده است.
استوار ترسو و خراد شمالی (؟)
در نشست پیش خواندیم که بهرام از شاه خواست یک «استوار» همراه سپاه بفرستد که شرح دلاوریهای جنگاورانش را بنویسد. شاه هم موبدی را فرستاد. در این نشست، قبل از جنگ این موبد / استوار سراغ بهرام آمد و نصیحتش داد که پیروزی در چنین جنگی ناممکن است و بیهوده جان خودت و سربازانت را به هدر نده. بهرام پرخاش کرد که پیرمرد تو از جنگ چیزی نمیفهمی و برو پی کارت.
کس دیگری که به بهرام توصیه مشابهی کرد و در جواب با روی سگ بهرام مواجه شد خراد برزین بود.