وارد دستور زبان شدهایم و تا بحال سه نقش مختلف واژه در جمله را دیدهایم که نقشهای نهادی و رایی و اضافی باشند. در این درس نکتهی دستوری جدیدی نمیگوییم و فقط با یاد گرفتن معنی دو واژهی جدید، کتیبهی داریوش در نقش رستم را ادامه میدهیم و بیشتر روی نقشهایی که تابحال خواندهایم تمرکز میکنیم تا ببینیم چگونه در جمله ظاهر میشوند.
۱۰ : xšāyaѲiya : dahyūnām : vispazanā
۱۱ nām : xšāyaѲiya : ahyāyā : būmi
در خط دهم، ترکیب xšāyaѲiya : dahyūnām : vispazanānām چیزی است شبیه به xšāyaѲiya xšāyaѲiyānām که ترجمه کردیم «شاه شاهان» و یادتان هست که پسوند ānām- یا nām- مربوط به حالت اضافی جمع بود. پس ترکیب مورد بحث ما باید معنی بدهد «شاه دهیوها». دهیو همان کلمهای است که الان میگوییم «دِه» و بر خلاف امروز معنی میداده: «کشور» یا «سرزمین». پس «شاه دهیوها» میشود «شاه کشورها»
اما vispazanānām چیست؟ میبینید که این هم مثل کلمهی قبلی پسوند ānām- گرفته. یادتان هم هست که گفتیم در فارسی باستان صفت و موصوف با هم مطابقت دارند. پس حدس زدهاید که این کلمه باید صفتی برای «کشورها» باشد و کلا این خط معنی بدهد: «شاه کشورهای فلانجور» که فلانجور نوعی صفت باشد.
همینطور است! -vispazana تقریبا معنی میدهد « جایی که مردم گوناگون دارد» یا «با همه جور آدم». خوب البته توانایی واژهسازی اجدادمان خیلی بیشتر از ما بوده و با قواعد ترکیبی میتوانستهاند واژههایی بسازند که ما برای ترجمهشان باید یک جمله بیاوریم.
پس تا اینجا شد: «من داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهایی با مردم گوناگون …»
فقط میتونم بگم عالی هستید، عالی، عالی! در ضمن میتونیم بگیم ایران باستان همون کشور هفتاد و دو ملت بود طبق اون واژه vispazana
لطفا به من کمک کنید یه نوشته به خط عبری باستان دارم میخوام ترجمه کنم اما نمیدانم کجا وبه کی بدم این کار برام انجام بده کمکم کنید لطفا
خواهش میکنم یه برناه یا یه فیلم آموزشی نوشتن خط میخی رو واسم ایمیل کنید ممنون میشم.
از توضیحاتتون ممنون.اما نظر شخصی من اینه که در خط میخی علاوه بر اوا نویسی که همه ی باستان شناسان می دونند راجع به معاند تمام کلمات اطلاعات بدید.