جد بزرگمون زمان فتحعلی شاه که گنجه و باکو و قره باغ و دربند و بقیهی همهی هرچی بالای ارس بود افتاد دست روسیه تزاری، مهاجرت کرد به رشت. اینجوری شهرتشون شد گنجهای. اون موقع که البته بساط شناسنامه و اینا به کار نبود وگرنه طبق رسمالخط اون زمان قاعدتا باید فامیلمون میشد گنجوی.
بعدا زمان رضاشاه که بساط شناسنامه و اینا به کار شد دیگه خیلی وسواس نداشتن که حتما موقع چسبوندن یای نسبت، هاء ناملفوظ رو به واو تبدیل کنن و اسممون به جای گنجوی شد گنجهای اما طبق رسمالخط اون موقع نوشته میشد گنجهٔ. من توی فونتم علامت صحیحش رو ندارم ولی یه علامت سه طبقه در نظر بگیرید که طبقه اول ـه باشه، طبقه دوم ـَ طبقه سوم ء.
کلا این «هاء ناملفوظ بدل از کسره/فتحه» یه حرف مشکل ساز و اختلاف برانگیزیه توی زبان و رسمالخط فارسی. اون قسمت از اختلاف که به نام خانوادگی ما مربوط میشه در مورد اضافهکردن «ی» یا «ای» به کلمهایه که آخرش «ه» داره.
ما که ابتدایی میرفتیم میگفتن مثلا اگه میخواید بنویسید خانه-ی-پرنده، باید روی اون ه یه همزه بذارید بشه خانهٔ پرنده و اگه این همزه رو نمیذاشتید نیم نمره املاء از دست میدادید. بعدا که رفتیم دبیرستان گفتن که نه همزه نذارید و همون ی بذارید که بشه خانهی پرنده. هنوز هم یه توافق نظر عمومی در این باره وجود نداره. اگه به ویکیپدیای فارسی نگاه کنید هر چند وقت یه بار یکی یه روبوت مینویسه همه همزهها رو میکنه ی. یه هفته بعدش یکی یه روبوت دیگه مینویسه همه ی ها رو برمیگردونه میکنه همزه.
یکی دو نسل قبلتر از ما علاوه این که به جای ی همزه میذاشتن، به جای «ای» هم یه همزه میذاشتن با کسره زیرش. نمیدونم این رسم کی ور افتاده ولی باید خیلی قدیمی باشه چون وقتی مدرسه میرفتم حتی بعضی از معلمهای باسابقهمون هم نمیتونستن ای آخر اسمم رو درست بخونن. بدبختی دیگه این بود که ماشینهای تایپ فارسی هم نمیتونستن این همزه رو تایپ کنن و تایپیست مربوطه که نمیدونست این همزه روی ه چه معنی میده خودش رو راحت میکرد و مینوشت «گنجه». اونوقت من باید دنبال فامیلیم راه میافتادم به همه توضیح میدادم که گنجه نه و گنجهای!
بعد هم خیلیها گنجهای رو با گنجی اشتباه میگیرن و مثلا ترم اول دانشگاه که یوسف گنجی شاگرد اول شده بود خیلیها به من تبریک گفتن یا اکبر گنجی که اعتصاب غذا کرده بود ملت سوال میکردن باهاش نسبتی نداریم احیانا؟
خلاصه ما بالاخره با یه کمی بدبختی تونستیم اون همزه و کسره رو برداریم و به جاش یه «ای» بذاریم. یعنی ثبت احوال قبول نمیکرد که این تصحیح املائه و میگفت این هم یه جور تغییر فامیلیه و باید یکی که اسمش گنجهای با الف و ی هست رضایت بده که شما فامیلیتون رو عوض کنید به این املاء! آخرش یکی از عموها به هر بامبولی بود الف و ی رو چسبوند و رضایت هم داد که ما هم بچسبونیم.
حالا فامیلی من توی یه سری از مدارک «گنجه» نوشته شده توی یه سری «گنجهای» و هر جای رسمی که سر و کار داشته باشم باید یه کپی صفحه دوم شناسنامه هم ارائه کنم که میگه طبق رای فلان دادگاه نام خانوادگی اصلاح شد و از این حرفا.
یه چند سالی با نام اصلاح شده و املاء همه-کس-فهمش خوش بودیم تا این که خواستم پاسپورت بگیرم.
تا جایی که من میدونم توی انگلیسی یا بقیه زبونهایی که به خط لاتین نوشته میشن، کلمهای که به ئه-ای ختم بشه وجود نداره. بنابراین توی رسمالخط هم روش استانداردی برای نوشتن همچین صدایی نیست. هر جوری هم که بنویسید فرقی نمیکنه، غلط میخونن. ولی معمولا ایرانیایی که آخر فامیلشون ئه-ای دارن، به جاش ei میذارن. اینجوری گنجهای میشه Ganjei. ما هم توی فرم پاسپورت همین رو نوشتیم و گذرنامه که رسید دستمون دیدیم که بهبه! چشممون روشن که آقایون نوشتهن Ganjehei!
من نمیدونم طرف با خودش چی فکر کرده که یه حرفی که خونده نمیشه رو توی خط لاتین که یه خط آوانگاره آورده. مثلا اگه فامیلی کسی خواننده باشه توی پاسپورتش مینویسن Khavanandeh؟ خلاصه ما که هرچی به این در و اون در زدیم حرفمون به جایی نزد و حضرات معتقد بودن «درستش» همینه که زحمت کشیدن و نوشتن.
یه مدت خیلی شاکی بودم از این موضوع ولی الان اونقدر برام مهم نیست. یه خورده هم مایه انبساط خاطره وقتی یه آدم خیلی مبادی آدابی سعی میکنه اسمم رو درست بخونه (معمولا وقتی یکی میخواد یه چیزی رو که لازم ندارم بهم بفروشه)، اسمم رو تلفظ میکنه گنجه-ح-ئه-ی یا حتی گنجه-ح-آی. حالا فکرش رو میکنی میبینی این بریتانیاییها همینجوریش نصف Hها رو تلفظ نمیکنن و آدم خیلی تحت تاثیر میگیره از تلاش و کوشش طرف.