یکی رفت سربازی. بعد دو سال نظام جمع و رژه و نگهبانی و … بالاخره کارت پایان خدمت بهش دادن. گفت عه؟ این چیه؟ از اینا که یکی دارم! من از اونا میخوام که باهاش رانندگی میکنن!
یکی هم میخواست یه ادارهی دولتی استخدام بشه نگران بود و همهش داشت از روی توضیحالمسائل احکام نماز و روزه و غسل میت و حیض و نفاس و اینا میخوند… یکی بهش گفت به این حرفها نیست، همه اش بستگی داره جواب سلام مصاحبهگر رو چطوری بدی: وقتی میری توی اتاق، مصاحبهگر چون خیلی مومنه حتما پیش سلام میشه. اگه گفت سلام، تو بگو علیکم السلام. اگه گفت سلام علیکم، تو بگو علیکم السلام و رحمه الله. اگه گفت سلام علیکم و رحمه الله تو بگو علیکم السلام و رحمه الله و برکاته. دیگه بقیهش حله…
بنده خدا وقتی نوبت مصاحبهش شد و رفت توی اتاق، مسوول گزینش گفت سلام علیکم و رحمه الله و برکاته! این هم دست و پاش رو گم کرد رفت رکوع گفت سبحان ربی العظیم و بحمده!
حال من دیروز پیش از ظهر توی مصاحبه برنامهنویسی فیسبوک یه ترکیبی از حال این دونفر بود!
قصه ش درازه … بعدا سر فرصت مینویسم.
بخش از شیراز رو خیلی عالی نوشته بودی. فقط یه شیرازی میتونه بفهمه چقدر کامل و جالب نوشته بودی.
البته اینم بگم که اصولا ما شیرازی ها حال نداریم اینقدر با جزییات توصیف کنیم.
ای بابا :))
منتظريم….??
هاها! کلا یادم رفته بود دیگه. داغ دلم رو تازه کردی!
الان مینویسم …
ای بابا. خوب زودتر بنویسید دیگه….