نزدیک خونهی قبلیم یه میخونه بود که یه ساختمون قدیمی خیلی قشنگی داشت. دور و بر میخونه رو شهرداری آپارتمانهای ارزون قیمت ساخته بود که اصطلاحا بهشون میگن خونهی «کانسیل». کانسیل همون شهرداری محل ئه. چون شهرداری هر محل مسوول رتق و فتق امور بیخانمانهای اون محل و مدیریت این خونههاست بهشون میگن خونهی شهرداری.
خلاصه این که چون دور تا دور میخونه همهش آپارتمانهای کانسیل بود که خیلی ساختمونهای زشت و بیقوارهای هستن قشنگی ساختمونش بیشتر به چشم میامد. از سال ۱۹۲۰ هم دایر بود و همه اهل محل باهاش خاطره داشتن.
حدود یه سال پیش یه شرکت ساختمونی خارجی (بعدا فهمیدم اسراییلی) میخونه رو خرید که بکوبه و جاش یه میخونهی نو با زیر زمین و سالن بزرگتر بسازه و بالاش هم چهار طبقه آپارتمان مسکونی. اهل محل مخالف بودن و یه عده رفتن دنبال این که ساختمون رو توی لیست آثار ملی ثبت کنن که دیگه نشه دست به ترکیبش زد.
توی همین گیر و دار یه روز اهل محل دیدن که ای دل غافل دو تا لودر اومدن و دارن ساختمون رو خراب میکنن!
بطور عادی وقتی شما بخوای توی انگلیس یه کار ساختمونی بکنی باید درخواست به شهرداری بدی. شهرداری وقتی خودش موافقت کرد، آگهی میکنه توی همسایگی یه فرصتی میده به همسایهها که اگه اعتراض دارن بیان مطرح کنن، بعد به طرف جواز میده. نمیدونم این شرکته چی با خودش فکر کرده بود که بدون جواز زد ساختمون رو خراب کرد.
خلاصه اهل محل یه کمی شوک شدن، یه کمی هاج و واج همدیگه رو نگاه کردن، یه کمی اون دور و بر شعار نوشتن، بعد پا شدن رفتن شهرداری شکایت. شهرداری هم سه هفته بعدش حکم داده که آقا ۱۸ ماه وقت داری ساختمون رو «آجر به آجر» مثل روز اولش بسازی!!
سلام آقای گنجه ای
من مولوی هستم و فردا اعزامم به همون پادگانی که شما هم خدمت کردین
واقعا بهتون تبریک میگم به خاطر داشتم یه همچین دست به قلمی که دارین
من که هر چی مطلباتونو میخونم سیر نمی شم
منم یه برنامه هایی برای مهاجرت از ایران دارم که اگه اشکال نداره سوالامو مطرح کنم
قربانت امین جان. پادگان خاتمی و بقیه سربازی خوش بگذره 🙂
سوالات رو ایمیل بزن لطفا. خوشحال میشم اگه کمکی از دستم بر بیاد
خدایی شهردازی هاشو ایول داره مال ماها که فقط تو فکر طرح زدنن یه اتوبان از اینور میکشن به اونور
با سلام،
نوشته هاي شما بدون اينکه خواننده رو احساساتي کنه به آدم ديد خوبي از اتفاقات اونجا ميده. مثلا من يکي فرايندهايي رو که اونجا جاري هست رو تو نوشته هات تعقيب مي کنم. مثل همين نوشته که نشون مي ده موقع گرفتن جواز شهرداري، چطور صاحب فرايند که شهرداري باشه، نظر ذي نفعان ديگه يعني اهالي محل رو ميگيره و يا مثل داستان اشتراک گاز که شما تعريف کردي که چطور بدهي مستاجر قبلي رو از حساب مستاجر جديد تفکيک مي کنند و بنا رو بر راستگويي مي گذاشتند. من که از اين نگاه سيستمي نويستنده استفاده مي کنم. لطفا مطالب بيشتري بنويسيد.
احتمالا شهردار سابق اصفهان که تو پروژه مترو زده بودن یک جایی رو خراب کرده بودن اونجا شهردار شده.فکر کنم پایه ۳۳ پل بود.