برادرزاده‌ام آرش ایمیل زده و دو تا سوال ریاضی-فلسفی پرسیده. سوال‌ها و جواب خودم رو اینجا میارم. توضیح بهتری اگه می‌تونید بدید دریغ نکنید لطفا:
سوال آرش:
سلام
من دوسوال ریاضی داشتم. میشه کمکم کنید؟
سن من 9 سال است و سن پدرم 37 است. وقتی من به دنیا آمدم سن پدرم 28 برابرسن من بود و الان تقریبا 4 برابر سن من است. میشه برای من توضیح بدهید که چرا نسبت سن من به پدرم کمتر شده است؟
چرا پلاک ماشین ها صفر ندارد؟ چون عدد زوج سازیا غیر طبیعی است؟
آرش
30/4/1392
جواب من:
سلام عمو جان،
این که عدد صفر توی پلاک ماشینها نمیگذارند به خاطر این است که خواندنش سخت است. مثلا برف یا باران بیاید و پلاک ماشین کثیف بشود دیده نمی‌شود. اگر دقت کنی می‌بینی که توی پلاک ماشینها حروفی که به هم شبیه هستند هم نمیگذارند. مثلا حرف ب اگر در پلاک ماشینها استفاده شود حرف پ استفاده نمی‌شود.
سوال اولی که پرسیدی اما خیلی سوال جالبتری بود. ببین فرض کن من یک تومان دارم و تو دو تومان، تو چند برابر من پول داری؟ دو برابر. حالا فکر کن من صد تومان پول داشته باشم و تو صد و یک تومان. حالا چند برابر من پول داری؟ باز هم دوبرابر؟ نه! یعنی وقتی تو یک تومان از من بیشتر داشته باشی، اگر هر دو مان فقیر باشیم این یک تومان بیشتری که تو داری خیلی به چشم می‌آید ولی اگر هر دومان پولدار باشیم یک تومان دیگر خیلی فرقی ندارد.
در مورد سن تو و بابا هم همینطور است. بابایت ۲۸ سال از تو بزرگتر است. وقتی که تو خیلی کوچک بودی این ۲۸ سال خیلی تفاوت زیادی بود ولی هر چقدر که بزرگتر می‌شوی (مثل آن پولدار شدن) اهمیتش کمتر می‌شود. مثلا فرض کن تو که هزار ساله بشوی بابا هم هزار و بیست و هشت ساله است و یک نفر اگر توی خیابان با هم ببیندتان شاید نفهمد کدام پسر است کدام پدر!
چه عموی خوب و با حوصله ای.
سلام
خیلی خوبه که براتون مهمه به سوالش جواب بدید چ.ن اگر جواب ندید کم کم دیگه سوال نمیکنه و بعدش دیگه اصلا فکر هم نمی کنه
باید بهش بگی ضرب و جمع با هم فرق دارند و اینو بفهمونی بهش.
مشابه این مشکل رو من هم داشتم. با مثالهای واقعی بهتر میشه جواب داد. مثلا وقتی من اولین بار ماشین حساب افتاد دستم. یه عدد رو تقسیم بر 2 کردم و هی این کار رو تکرار کردم. عدد بسیار ریز میشد ولی صفر نمیشد. این خاصیت ضربه ولی اگر قرار بود منهی کنم خیلی زود این اتفاق می افتاد شما باید بهش یک ماشین حساب بدی تا اینکار رو کنه و فرق منهی و ضرب رو درک کنه
یا یک مثال دیگه برای خودم. وقتی بچه بودم و دعای جوشن کبیر رو می خوندیم تو چند دقیقه مثلا به قسمت 5 میرسیدم و میگفتم 5 درصد خونده شده. بعد چند دقیقه به قسمت 10 که میرسیدم میگفتم 10 درصدش تموم شد و چون از 5 درصد به 10 درصد که دوبرابرش بود میرسیدم فکر میکردم به زودی تموم میشه. وفکر میکردم 10 برابر همینی که خوندم میونده. برای اینکه باز به 2 برابر اینجایی که رسیدم برسم اینبار باید 10 قسمت می خوندم نه 5 تا …. وقتی به 50 میرسیدم میدم که برای اینکه بتونم اینو 2 برابر کنم به اندازه ای که تا حالا خوندم باید بخونم و احساس میکردم داره وقت آروم تر میگذره. اینو می تونید با مشق نوشتن خودش براش مثال بزنید. کی احساس میکنه مشقش 20 درصدشده؟ یا نصف شده و…؟ یا کشیدن یک دیوار توسط یک بنا که قرار باشه ایشون آجرهاش رو براش ببره.
یا یک مثال دیگه بهش یک تک تومن پول بده. حالا بهش یک تومن دیگه هم بده بگو تو الان پولات دوبرابر شد. ولی اگر تو میلیاردر بودی و می خواستی احساس دو برابر شدن پول رو داشته باشی باید یک میلیارد دیگه در میاوردی. شاید یک فقیر با گرفتن یک نون خیلی خوشحال تر بشه از یک میلیاردر که بهش یکه ماشین هدیه بدیم. کلا جهان ما زیاد خطی عمل نمیکنه
یک راه دیگه هم که الان به ذهنم رسید ریل قطار رو دیدید؟ دو تا ریل قطار با هم یک فاصله ای دارند مثلا یک متر یا همون 28 سال سن پدر و پسر. 10 سال دیگه هم همین اختلاف رو دارند. مثل دو تا خط موازی هم هستند با فاصله 28 سال.
حالا اگر شما به دو تا خط موازی نگاه کنی می بینی تو فاصله خیلی دور این دوتا بهم رسیده اند. اگر مطمینی اگر اونجاهم بری باز بینشون فاصله است. در واقع این جواب ریل قطار جواب هندسی به همون جوابی که شما به ایشون دادید هست. ریلها همیشه با هم فاصله دارند ولی هرچه که از ما دورتر میشند احساس میکنیم بهم نزدیک شدند. این نزدیک شدن تو فاصله درواقع نسبت سن هاست و اون فاصله بین ریلها اختلاف سن ها. مثلا بعد 1000 سال اختلاف بین 1000 و 1028 دیگه زیاد به چشم نمیاد
مرسی علی جان. جوابای خیلی خوبی پیشنهاد کردی. این دفه دیدمش باهاش دوباره درباره‌ش صحبت می‌کنم
سلام.منم یه سوال دارم میشه جوابشو بهم بگید لطفا؟ چرا صفر صفرم تعریف نشده اس؟ مگه ما ضرب رو از همون اول با قاچ های سیب یاد نگرفتیم؟ خب وقتی هیچ سیبی نداریم نمیشه برشش بدیم بنابر این هیچی قاچ نداریم و جواب صفر صفرم صفره دیگه! یا میخوان صفر رو با صفر ساده کنن و بشه 1؟!؟!؟!! ذهنمو خیلی مشغول کرده خواهشا یه توضیحی بدی واسم لطفا
کجایی اقا علی دیگه مطلب نمیذازی
شما کلا عالی توضیح میدی
اولین بار با مفهموم رایانش ابری توی نوشته های شما آشنا شدم و برای پروژه ام دنبالش کردم
و مثال شرکت شمارو هم زدم برای استاد و استاد کیف نمودند :))
با تشکر
مرسی 🙂
سلام علی جان.کم پیدا شدی.چرا دیگه مطلب نمیذاری.
سلام
هم به خودت و هم به آرش
براي من اصل پرسش آرش خيلي جذاب است چرا كه خلاقيتي بزرگ را نويد مي دهد. جوب شما هرچند درست اما اين احساس را ايجاد مي كند كه نوعي پاسخ جدلي و اسكاتي است. به نظرم بجا بود كه كم شدن نسبت اين تفاضل سني را برايش تفسير مي كرديد. كم شدن اين نسبت تفاضل به نوعي متناسب است با بيدار شدن موقعيت بلوغ و مسئوليت. بدين معني كه تا چندسال ديگر، آرش همانقدر مسئول و بالغ است كه پدرش. اين تازه در صورتي كه تصاعدي بودن نقش و مسئوليتها در نسل آگاهتر و كاراتر امروزي نسبت به ديروزي را وارد محاسبه نكنيم
اگر آرش اين پاسخ را مي خواند، از مغلق بودن نسبي عباراتم پوزش مي خواهم. شايد روزي بتوانم به خودش ايميل بزنم يا با اين عزيز شيرين گفتگو كنم
قربانتان
عمو جان، گذشت زمان برای همه یکسان نیست. هر چقدر سنت بالاتر میرود زمان سریعتر می‌گذرد. در بچگی یک سال تقریبا برابر با نصف ابدیت است و در بزرگی به اندازه یک چرت بعد از ظهر و با هیچ معادله ریاضی فیزیک نمی‌توان این رابطه زمانی را توجیه کرد. پلاک ماشینها هم صفر ندارند چونکه قانون پلاک ماشین میگوید شماره پلاک اجازه ندارد صفر داشته باشد.
علی جان حرف “پ” همین الان تو پلاک ماشینهای دولتی بکار میره من امروز یکی از ماشینهای نیروی انتظامی رو دیدم که حرف “پ” روی پلاکش بود…
آقا یا خانم ….. راست میگه بذار بچه از خودش خلاقیت در وکنه…
اون کسی که با سه نقطه کامنت گذاشته حرف خوبی زده و باهاش موافقم.
توضیحی که براش دادین جواب سوالش نبود، بی اهمیت بودن تفاوت سن با گذشت زمان، جواب سوال نیست
کم شدن نسبت سن دلیل نداره. یعنی تفاضل و نسبت به هم بی ربطند. تفاضل سن پدر و فرزند همواره ثابت می مونه، مثل تفاضل هر دو عدد فرضی. اما نسبت هر دو عدد فرضی با اضافه شدن یک مقدار ثابت به هر یک از اعداد، تغییر می کنه. در مورد سن هم همین طوره.
توی این نسبت، تنها عددی که x به ما می ده، صفره. یعنی تنها در صورتی نسبت سن این پدر و پسر 28 می مونه که صفر سال از تولد گذشته باشه (من فرض گرفتم منظور 1 سالگی بوده)
28=(x+28)/(x+1)
پلنگ جان فرمایشت صحیح ولی آخه اینو چه جوری برای طفل ۹ ساله بگم؟
دیگه همه زحمت ها که نباید رو دوش ما باشه. شما هم دست به کار شین 😀
دو عدد راحت مثال بزنین، تفاضل کنین. بعد به هر کدوم یک عدد اضافه کنین، نتیجه رو بگین نگاه کن با نسبت دو عدد اول قبلی فرق داره.
6 و 2
نسبت 3
تفاضل می شه 4
به هر کدام 6 اضافه می کنیم
تفاضل هنوز 4 باقی مونده
ولی نسبت دیگه 3 نیست و 1.5 ئه
بعد ازش بخوایین هر دو عددی دوست داره رو انتخاب کنه و این آزمایش رو باهاش انجام بده. باز هم به این نتیجه می رسه که نسبت یکسان نمی مونه. وقتی هزاران مثال هست بنابراین نسبت نباید ثابت بمونه. نسبت سن هم مثل این هزاران مثاله و دلیلی نداره که ثابت بمونه
بعد هم منظورتون رو از “پلنگ” نفهمیدم. لحنم تند بود؟ والا قصدم این نبود
نه، به حساب اون كه گفته بودى عين پلنگ وبلاگ ميخونى
😀 هااا
البته وقتی کسی به دنیا میاد در واقع سنش صفر حساب میشه که 28 برابرش همون صفره :یوهاهاها
w0o0w هم سوال سن…..هم جوابش خیلی واسم جالب بود… بعد از ایییییییییییییییینهمه سال بهش فکر نکرده بودم…
حیف….چه مخ آکبندی رو دارم یدک میکشم )))))))):
سوال دومو خوب جواب دادی ولی به نظر من نباید جلوی خلاقیت بچه رو گرفت و زود جواب و الگو رو گذاشت کف دستش…بخصوص وقتی که داره راجع بش فکر می کنه و مغزش درگیر شده حتما به جواب هم می رسه و جواب های ما هم عمدتا الگوهای شخصی خودمونن که تحمیل می کنیم نه جواب های درست
به نظرم باید ترغیبش می کردی نظر خودشو بگه اول مثلا می گفتی”خودت چی فکر می کنی ؟نظری نداری؟دوس دارم نظر خودتو بدونم” و بعد حتی توی جوابش اگه بویی از الگوهای دیکته شده دیگران میاد قبول میکردی ولی مثال های خلاقانه خودش رو هم طلب می کردی و اگه جوابای چرت و پرت و غلط داد ،راجع به مبناها و فرضیات سوالش وارد بحث می شدی مثلا می پرسیدی “چرا فکر می کنی نسبت دو تا چیز باید ثابت باشه؟”
وقتی بچه جواب سوال های بنیادی رو پیدا کنه در آینده وقتی ازش همین سوال رو پرسیدن، “اهمیت” یا “تفاوت”رو مثال های معتبری برای زیاد بودن”نسبت” نمی دونه و هیچ بچه ای رو زمان روبرو شدنش با دوتا چیز که نسبت زیادی با هم دارن اما اهمیتی هم نداره یا دوتا چیز که نسبت کمی دارن اما خیلی “فرق” می کنن گیج نمی کنه
خیلی نکته جالبی بود. حتما دفعه بعد بهش توجه می:کنم
با تشکر از برادرزاده ت باید اعلام کنم که بنده با سی سال سن هنوز نفهمیده بودم پلاک ماشینا صفر نداره! :)))
سلام
دلیل دیگر اینکه پلاک ماشینها صفر ندارد به علت شباعت صفر با پیچهایی است که برای نصب پلاک بر روی بدنه ماشین به کار میرفت. الان که پلاک پرج میشه اما قبلنها از پیچ بزرپی استفاده میکردند که شبیه صفر دیده میشد از دور.