اوایل ازدواجمان، شیراز که میرفتیم من توی خانه بند نمیشدم و دائم یا توی شهر ولو بودم یا دور و برش. نقطه عطف برنامه سفرمان پارسال تابستان بود که داشتم برای آیلتس آماده میشدم و شیراز هم که رفته بودیم بیشتر توی خانه ماندم و خواندم و چرت زدم و انگار زیر زبانم مزه کرد که چرت زدن در شیراز هم کیفی دارد برای خودش!
از آن به بعد فعالیتم در شیراز کمتر و کمتر شد تا همین هفتهی پیش که عین شنبه تا پنجشنبه را در خانه پدر همسر گرامی مشغول خوردن و خوابیدن بودم و جز یکی دو بار برای خریدن کارت اینترنت از بقالی سر کوچه، دیگر به پای خودم از خانه بیرون نرفتم. یعنی اگر هم بیرون رفتم جوری نرفتم که زحمت راه رفتن یا رانندگی کردن و خسته شدن داشته باشد.
بجز خوردن و خوابیدن، کارهای مهمی که کردم عبارت بود از: نگهداری از کوچولوی بامزه 10 ماههای به نام کیانمهر، تماشای تلویزیون (شکنجهای که در تهران از آن معافم)، خواندن روزنامه خبر جنوب، تماشای چند قسمت از قهوه تلخ (مهوع بود به نظرم)، فحش دادن به یکی از ISPهای شیراز و بازی با PSP (شارژش همان شنبه یکشنبه تمام شد و شارژرش هم گم شده بود).
دفعه قبل که رفته بودیم اردیبهشت بود و فرماندار شیراز تازه عوض شده بود و به نظر می آمد فرماندار جدید خیلی آدم سوژهای باشد.
حسین قاسمی فرماندار شیراز (عکس از سایت استانداری فارس)
اینبار دیدم که حدسم درست بوده و عین شش روز هفته روزنامه خبر جنوب حداقل نصف صفحه درباره جناب فرماندار و بیاناتش خبر داشت. یکبارش رفته بود بالای سر پیمانکاران راهآهن اصفهان-شیراز و یقهشان را گرفته بود که بیجا کردهاید کمکاری میکنید و اصلا باید سهشیفته کار کنید تا زودتر افتتاح شود و من خودم سرکشی میکنم و از این حرفها. یکبار دیگر از قولش تیتر زده بودند «آقایان یا شان خود را نمیدانند، یا عظمت برق را»! منظورش این بود که باشگاه برق چرا رفته دسته یک و باید برگردد لیگ برتر و این وسط کلی هم درباره ضعف مدیریت و خیانت و حیف و میل بیت المال و نان شب پیرزن روستایی و لزوم غیرتمندی پیشکسوتان و این چیزها سروده بود. یک روز هم چیزهایی درباره زمینخواری افشا کرده بود با تعبیری شبیه به این که «قانونشکنان قانونشناس به قانون خیانت کردند» و گفته بود که آقای «م» و «ر.ز» و «س.ش» آدمهای خیلی بدی هستند و کارهای خیلی زشتی در رابطه با خوردن زمینهای قصرالدشت کردهاند.
خلاصه شیرازیها هر روز خدا سرگرمیای دارند با این فرماندار.
خدا رو شکر که باقی ولایات به سامان رسیده اند و مشکلی با وزیر و وکیلشان ندارند و حال همه شان خوب است!
و ضمناً با تشکر از شما که اینقدر روشنفکر هستید که به تفریحات به دیده عاقل اندر سفیه بنگرید!
سلام
می بینم باد رکن آباد بهت خورده
فک کنم دارم اغفال میشم دکتر زرشناس داره مخم رو میزنه وای:)))))))
سلام شیرازی _ زبان شناس
پس داری تبدیل میشی به یک شیرازی اصیل؟ 😉
تا تو باشی زیر عکس قلعه رودخان ننویسی که شیرازی ها نتونستن بیان و ما رفتیم.