خداحافظ اراک

سال شصت بود که رفتیم اراک.

من چهارساله بودم و پدرم مهندس جوانی بود تقریبا هم سن و سال الان من و قرار بود در کارخانه‌ی هپکو مشغول به کار شود. سی سالی خانه‌ی پدری اراک بود. حالا دقیق می‌توانم حساب کنم بیست و چند سال و چند ماه و چند روز اما چه فرقی می‌کند؟ بگو یک عمر. اولین خاطره‌ی روشنی که از اراک دارم این است که برق درست سر برنامه کودک رفته بود و من داشتم از مادرم که مشغول روشن کردن چراغ گردسوز بود می‌پرسیدم حالا که خانه روشن می‌شود آیا تلویزیون هم روشن می‌شود که ادامه‌ی نخودی را ببینم؟

هیچ وقت توی این سی سال خودمان را اراکی حساب نکردیم. مهاجر بودیم. مادرم و برادرم خودشان را همیشه تهرانی می‌دانستند و پدرم هم تا همین چند سال پیش توی فکر این بود که برگردد شمال و رشت زندگی کند. من اما تکلیفم با خودم روشن نبود که کجایی‌ام و هر کس که می‌پرسید اهل کجایی کلی برایش توضیح می‌دادم که اجدادم از کجاها مهاجرت کرده‌اند و به کجاها رسیده‌اند و من تقریبا چند درصد کجایی هستم. هیچ وقت توی این سی سال قرار نبود اراک بمانیم. ولی همیشه بهانه‌ای داشتیم.

وقتی که درس همه‌ی فرزندان خانواده تمام شد و پدر و مادرم هم هر دو بازنشسته شدند، فقط یک بهانه ماند و آن هم خانه بود که خورده بود به رکود کار ملک و فروش نمی‌رفت و سه سالی هم سخت‌جانی کرد تا آخرش اوایل مرداد بود که مشتری‌ای که به قیمت بخرد پیدا شد و خرید و پولش تبدیل شد به آپارتمانی در تهران و پنج‌شنبه اول مهر 89 دیگر با اراک خداحافظی کردیم.

من برای اسباب‌کشی نرفته بودم اراک. تهران ماندم منتظر کامیون که بیاید و کارگرها را راهنمایی کنم کارتون‌هایی که روی‌شان نوشته آشپزخانه را بگذارند توی آشپزخانه و مبل‌ها و فرش‌ها را توی هال و کتاب‌ها را توی اتاق خواب دوم و رختخواب‌ها و بقیه‌ی چیزها را توی اتاق خواب اول. به خواهرهایم که رفته بودند برای کمک به بسته‌بندی و جمع‌آوری وسایل سپردم که از همه‌ی زوایای خانه‌ی اراک عکس بگیرند برای یادگاری و خاطره‌هایش؛ اما نگرفتند. توی خانواده‌مان هیچکس اندازه‌ی من به خاطره‌هایش اهمیت نمی‌دهد.

۱۷ Comments

  1. علی 17 مارس 2011
  2. سورملينا 12 اکتبر 2010
  3. sana 03 اکتبر 2010
  4. مهربون 29 سپتامبر 2010
    • علی گنجه ای 29 سپتامبر 2010
      • sepehr 28 اکتبر 2010
  5. جمال گنجه ای 29 سپتامبر 2010
  6. Ahmad 28 سپتامبر 2010
    • علی گنجه ای 28 سپتامبر 2010
      • Ahmad 29 سپتامبر 2010
        • علی گنجه ای 29 سپتامبر 2010
          • Ahmad 29 سپتامبر 2010
  7. ايران 27 سپتامبر 2010
    • علی گنجه ای 28 سپتامبر 2010
  8. فراز 27 سپتامبر 2010
  9. ابراهیم 26 سپتامبر 2010
  10. محمد 26 سپتامبر 2010

Leave a Reply