کسی ادعا میکرد که سید است و نسبنامهای هم دستش بود… یک بار گیر عدهای افتاد که سیادتش را انکار میکردند و نسبنامهاش را هم جعلی میشمردند… آخرش که از پس منکران بر نیامد، گفت: «به جدّدّدّم قسم که این نسبنامه واقعی است»!
حالا حکایت آنهایی است که به طرف میگویند: «از شما با این بیست و چهار و نیم میلیون رای بعید بود فلان کار را بکنی»!
مثلا: اینجا
سلام علیکم.
از نظر تلفظ واقعی، و از نظر املا، گمانم «جدّدّدّم» شدنی نیست. آنچه که شدنی است، «جدددم» (دو دال، با جزم، دال آخر مفتوح) یا «جدددّم» (دو دال با جزم، دال آخر مفتوح و مشدد) است.
گيرم كه اصلاً 24 ميليون بود بقيه چي ؟
سلام
با این مثل بانمکی که زدی، یاد امامزاده ای افتادم که معجزه اش این بود که کور می کرد اما هیچ کوری را شفا نمی داد. آیا می شود امام زاده سید نباشد. ما دانش آموزان از این داستان پند می گیریم که هنوز مانده تا سید ببینی.
راستی می توانی از پدر بپرسی که “آقا سید حسین عاقل” در رشت کی بود؟ یکی سید عاقل!
راستی آماده باش تمام است؟ پس کی خدمتت تمام می شود؟
قربانت
آقا سید حسین عاقل؟ حتما میپرسم.
از خدمت شش ماه و بیست و سه روز باقی مانده! (تا اول اسفند) و آماده باش هم دیگر خبری نیست الحمدلله
وآنگاه – فکر کن که گیر چه جانورانی افتاده ایم 🙂
و سپس زود فکر کن که چه جوری از جنگالشان رها شویم؟
:))
و البته:((
بازهم چیزی ندارم جز اینکه: خیلی جالب بود