حتی در تعطیلات نوروزی هم باغ عفیف آباد چندان شلوغ نمیشود (یادتان باشد که در نوروز گردشگران جلوی بلیط فروشیهای حافظیه و سعدیه و تخت جمشید و ارگ کریمخانی و جاهای دیگر شیراز صف کشیدهاند به چه بلندی). علت خلوتی همیشگی عفیفآباد فکر کنم مسیر پرپیچ-و-خماش باشد؛ برخلاف بقیهی جاهای دیدنی شیراز که معمولا آدرس سرراستی دارند.
چیزی که در عفیفآباد چشمانتان را نوازش خواهد داد، یک باغ بزرگ و آراستهی 13 هکتاری است و یک ساختمان مجلل در وسط باغ.
مجموعه از سال 41 تا بحال در اختیار ارتش است و مفصلا مرمت شده است و تا قبل از انقلاب به عنوان تفریحگاه امرای ارتش استفاده میشده است و بعد از انقلاب هم تبدیل شده به موزهی نظامی. یعنی زیرزمین ساختمان موزهی نظامی است و در طبقهی بالا مبلمان سابق را به همان صورت حفظ کردهاند که مردم بیایند و مثلا میزهای قمار یا وسایل تجملی امرای ارتش شاهنشاهی را ببینند.
به نظرم کلکسیون اسلحهی عفیفآباد از کلکسیون مشابه در موزهی نظامی کاخ سعدآباد مفصلتر و غنیتر باشد. اما جای اسناد و یادگاریها و مجسمه و از این جور چیزها خالی است.
چون مجموعه دست ارتش است، همهی نگهبانها و کادر و راهنماها هم ارتشیاند. یعنی جلوی در ورودی دژبان ایستاده است و بلیطفروش استوار است و راهنماها ستوان دوم و مدیر هم لباس شخصی پوشیده بود ولی فکر کنم سرهنگی چیزی بود چون یک سروان را دیدم که برایش پا کوبید.
با سلام
اخه چه ربطی داره که این باغ مربوطه به چه دورهای باشه بله باید دونست که بانی و ساخت اون مربوط به چه دوره ای بوده ولی ایا نسبت دادن اون به دوران قاجار و ندیدن اون از نزدیک چون مربوطه به زمان قاجار هست ایا درسته .
این فکر ها با عث عقب افتادگی میشه یخورده به پیشرفت فکر کنیم پیشرفت عقلی خودش باعث پیشرفت تکنولوزی میشه
ببخشیدا ما دو مرتبه یه عالمه راه رو تا باغ عفیف آباد رفتیم ولی هر دو بار هم بسته بود. آخه باغ که دیگه ساعت کاری نداره که ببندنش. ساعت 13 تا 15:30 بسته است باغ.
سلام به دوستان گلم… راستش من دانشجوام و تا چند وقت دیگه راهنما یا همون تورلیدر میشم… از قضا شیرازیم هستم 😀
باغ عفیف آباد واقعا یه باغ فوق العاده اس و به نظرم یکی از دلایلی که خیلیا نمیان این باغ رو بازدید کنن اینه که باغ مربوط به دوره قاجاره.
فقط از دوستای تحصیل کرده ی عزیزم میخوام که یک بار با بی طرفی به این بناهای تاریخی بیان و ازشون بازدید کنن مطمئنا نظرتون نسبت به همه این چیزا عوض میشه….. امیدوارم تو شیراز خیلی زوذ ببینمتون
vaghan bayad be shoma eftekhar kard
عالی درحد المپیک
بسيار راهنماي خوبي بود ممنونم
با تشکر از اطلاع رسانی شما. اطلاعاتی تکمیلی در ادامه توضیحات شما:
باغ عفیف آباد یکی از استثنائات در باغسازی به شمار می رود. به عنوان مثال منطقه وسیع چمن کاری شده جلوی عمارت، به این علت ساخته شده که صاحب این باغ، (قبل از خاندان قوام) از خوانین قشقایی بوده و به جهت تعلیم اسبهای خود به این فضا نیاز داشته است.
یا ورودی این باغ که برخلاف دیگر باغات ایرانی، از جهت عرضی است و نه طولی. و هم چنین نکاتی دیگر که در این مقال نمی گنجد.
موفق باشید.
salam
dastam be damanetoon
torokhoda ye shirazie ba maram be dadam berese!
man ta hamin farda pas farda
bayad az madreseye khane shiraz ax tahvile ostadam bedam
harki behem komak kone daash mikonam
ye kadoye khoobam pisham dare.
komak!
banafshe az tehran…
http://[email protected]
سلام من در شیراز زندگی میکنم اما با این حال تا به حال از این باغ دیدن نکردم ولی با دیدن این عکس ها و خواندن این مطالب حتماسری به این باغ تاریخی خواهم زد
سلام
بجاست که تو را “داماد با وفای شیراز” توصیف کنیم. من خودم یک کارگاه عرقیاتی را دیده بودم و از مقادیر زیاد تولید تعجب کرده بودم، حالا می فهمم که جایی را که تو معرفی می کنی چیزی در حد 100برابر بزرگتر و حتی جامعتر است چون یادم نیست آن کارگاه که دیدم “گل گاوزبان” هم تولید می کرده است.
اما آنچه که خواندم به نصف پرسش من پاسخ می دهد. من بیشتر مایلم به سوابق این فرهنگ نوشیدنی، چون به تصور من این عرقیات فقط “درمانی” است بلکه برای پیشگیری و تقویت و حتی تفریحات و میهمانی هم مصرف گسترده ای دارد. علت کنجکاوی من هم این است که سوابق این رسم را در آثار ادبی قدیمی مانند سعدی و حافظ نمی بینیم اما گستردگی مردمی این نوشیدنیها نشان می دهد که پدیدة جدیدی هم نیست. در همین امتداد، درک نمی کنم که چرا به قسمتهای دیگر ایران سرایت چشمگیری نکرده است. لااقل انگیزه های تجاری هم که باشد اقتضای گسترش این امر را داشت.
یک کلمه هم اظهار اطلاع اضافی. در سالهای اخیر متوجه شدم که یک کارخانه در کازرون ایجاد شده که عصاره های این عرقیات را به بسته بندی امروزی و متناسب بازار دارو تولید و به خارج صادر می کند. خودم هم یک سری از اینها را هدیه دریافت کرده ام اما رابطه و خبر تازه ای با این مء.
در مورد سوابق این فرهنگ نوشیدنی و رد پایش در آثار ادبی شیراز یکی دو مقاله دیده ام اما چون سوالی در ذهنم نبوده به آنها توجه نکرده ام. این مقاله ها را پیدا میکنم و برایتان نقل میکنم
در شیراز، از عرقیات استفاده های ز یادی میشود. مثلا این که بعضی هایشان گرمند و بعضی هاشان خنک(از نظر طبع) در تابستان بیشتر عرقیات خنک مثل شاتره را باخاکشیر میخورند تا گرما را راحت تر تحمل کنند.و یا از عرق کیالک برای شستشوی صورت و از بین بردن جوش صورت استفاده میشود. گلاب میمند بسیار معروف است -حتی معروفتر و مرغوبتر از گلاب قمصر- تا آنجا که از یک منبع موثق شنیده ام که برای شستشوی کعبه از این گلاب استفاده میشود.
البته بعضی هاش هم سرد و گرمش مهم نیست درصدش مهمه D-:
محیطی اینقدر خشک و نظامی البته نباید دیدارکنندگان زیادی داشته باشد.
حالا بدنیست یک پرسش هم از “داماد شیراز” بکنم که ربطی به ابنیه و آثار باستانی ندارد. من وقتی شیراز را دیدم میهمان یک خانواده و جمعی از دوستان بودند. همه جا برایت عرق شاطره و یا عرقیات دیگر می آوردند. یه یک کارگاه هم رفتم اما هرگز نتوانستم پی ببرم که این رسوم و فرهنگ خاص شیرازی چه رگ و ریشه ای دارد و چرا با همه خصایص درمانی که -لابد به درستی- می گویند به دیگر نقاط ایران تسری نیافته است.
داماد شیراز چیزی هم در مورد عرقیات شیرازی نوشته است! اول آن را بخوانید بعد بیشتر با هم بحث میکنیم:
http://mizeghaza.wordpress.com/2008/06/01/araghiat