یک پای ثابت منظره‌ی کوچه‌ها و خیابان‌های فرعی شیراز، درخت‌های نارنج‌ای است که میوه‌هایش دست نخورده به آن مانده‌اند و اصولا شیرازی‌ها آنقدر نارنج می‌بینند که رغبتی به چیدنش ندارند. اما توی خیابان‌های اصلی و مخصوصا جاهای دیدنی، منظره کمی فرق می‌کند و معمولا درخت‌های نارنج که می‌بینید این شکلی هستند:
یعنی میوه‌های شاخه‌های پایینی چیده شده‌اند.
جایتان خالی 29 اسفند رفته بودم سری به حافظ بزنم. در یکی از گوشه‌های دور از دید حافظیه، یک خانواده‌ی پر جمعیت افتاده بودند به جان یک درخت نارنج … یکی از مردان خانواده چوب خیلی بلندی -نمی‌دانم از کجا- پیدا کرده بود و با آن داشت نارنج‌های بالای درخت را با چه زحمتی می‌انداخت و هر نارنجی که می‌افتاد، افراد خانواده با شور و هیجان حمله می‌کردند و از روی زمین می‌قاپیدند. از جمله پیرمرد خانواده پرید و یکی از نارنج‌ها را قاپ زد و با لهجه‌ی خیلی غلیظ اصفهانی به خانمی که به نظرم همسرش بود گفت: «300 تومن‌مون در اومد حداقل»! (بلیط حافظیه 300 تومان بود و قرار بود از فردایش بشود 500 تومان)
کمی بعد داشتم با یکی از مسوولان نگهبانی حافظیه حرف می‌زدم، گفتم «حتما فکر می‌کنن پرتقاله که میچینن؟» انگار داغ دلش تازه شده باشد، با لحنی که باید بودید و می‌شنیدید گفت: «نه آقا! اینا اصفاهانین، 300 تومن پول بلیط دادن میخوان درختمونو از ریشه بکنن! حالا از فردا که میشه 500 تومن حتما زمینو هم میخوان گاز بگیرن!»
بابا برین جمعشون کنید این بندگان خدا من خودم تو این شهر یعنی اصفهان سرباز بودم انقدر مهمون نوازن که بیا و ببین یارو بریونی داشت مفت و مجانی مهمونم کرد تو اصلا مسخره اومدی اصفهان اینا یه شکست تو تاریخ شهرشون خوردن مجبور شدن صرفه جویی کنن بابا جدا ولشون کنید خوبه بعضی حرفادرمورد قزوینیا میزنن یا درمورد رشتیا یا برفرض قبیله ی غیور لر و ترک کرد بلوچ……
چنان پست نژادپرستانه ای از شما بعید بود…
شما نمی فهمید که با همین شوخی ها چه آذاری ممکن هست به یک زاده ی اصفهان برسه. البته به نظر می رسه که هدفتون شوخی هم نبوده…
شایسته نیست برادر انتشار چنین مطالبی. فکر نمی کنم نگهبان حافظیه خیلی انسان قابل نقل قول کردنی باشه…
من اگر جای شما باشم عذر خواهی می کنم.
دی جی جان، قطعا که من نژادپرست نیستم و قصد آزار کسی را هم نداشته ام. من خودم از طرف مادر اصفهانی ام و خیلی از دوستان و اقوام اصفهانی ام هم این نوشته را خوانده اند و برداشت نژادپرستانه از آن نداشته اند. (هر چند اصلا فکر میکنم منظورت از نژادپرستی قوم گرایی بوده)
به علاوه موضوع استناد به نگهبان حافظیه نیست. موضوع تصویری است که از اصفهانی ها در ذهن عامه مردم شهرهای همسایه نقش بسته. و این تصویر نتیجه مستقیم رفتار بعضی اصفهانی ها است (از جمله خانواده ای که گفتم). مثلا توی مغازه های شیراز به هر کس که زیاد چانه بزند میگویند «اصفهانی بازی در نیار»! یا خیلی مثالهای دیگر
این مطلب ساخته و پرداخته خیال نویسنده است و هدف وی ایجاد اختلاف بین اقوام ایرانی به دستور صهیونیسم جهانی است . دلیل دروغ بودن این حرف این است که یک اصفهانی آن هم پیر حتی اگر بر فرض محال قیمت جنسی را اشتباه تخمین بزند و اعلام کند، همیشه این اشتباه به سمت رفم کمتر است نه بیتشر. از قرار معلوم در تاریخ نوشته شدن این مطلب نارنج دونه ای 207 تومان بوده نه 300 تومان.
علی جون اینو خداییش خوب اومدی ، من بیچاره زمان دانشجوییم این مسائل رو از نزدیک تو اصفهان لمس کردم واقعا شانس آوردن درخت رو نبریدن ببرن
کلی خندیدیم!
نه بابا! اینجوریام نیست؛ اصفهانیا فقط اسمشون بد در رقته، والا خیلیم لارجن! این بندگان خدا یه اتفاق تو تاریخ شهرشون افتاده و حالا بدنام شدن!
بعضي ها واسه خودشون Large هستند و واسه بقيه Small !!!
امیدوارم منظورتان از “اصفهانیها” هم میهنان اهل شهر مهم اصفهان نباشد و گرنه جای تأسف است، خیلی… موضوع برای من از این بابت جلب نظر می کند. نمی دانم “خیلی جالب” فینگل بانو چه پیام و محتوایی دارد
چرا، منظورم خودشان است. البته میدانید که من از طرف مادری اصفهانی ام و خیلی به این شهر و مردمش علاقه دارم ولی این توجه بیش از حد به «پول خرد» هم یکی از صفات اصفهانی ها است که نمی شود انکارش کرد.
هاهاهاها!!! خيلي جالب بود!!