قدیمها سفر رفتن شوخی نبوده و کسی که میرفته، کمِ کم چند ماهی از خانه دور بوده و خبر هم که حکم کیمیا را داشته است. آن وقتها ملت ظرفهایی داشتهاند به نام «اشکدان» با شکلها و طرحهای مختلف. کسی که (معمولا خانمی که) سفرکردهای داشته، در زمان سفر اشکهایش را توی اشکدان جمع میکرده و بعد از به سلامت برگشتن یار سفرکرده، به نشانه علاقه و پایبندی به او نشان میداده یا هدیه میکرده.
چندتا از این اشکدانها توی موزههای مختلف ایران هست مثلا توی موزهی چهلستون و موزهی کلیسای وانک. این یکی را در موزهی مردمشناسی کاخ گلستان پیدا کردم:
* شعر «حراج اشیای گریهآور» را هم از عباس صفاری بخوانید.
برای پاسخ ارجاع میدم به این مقاله
http://www.bagh-sj.com/article_140737.html
ظرفی که میبینید اشکدان هست عشاق از ان برای جمع کردن اشک چشم استفاده میکرده گردن باریک ان برای این است که درصورت افتادن مقدار زیادی اسک بیکباره بیرون نریزد و این طراحی برای هدف اشک گرفتن مناسب تر بوده است عشاق در طب تاریخ انسانیت کارهای عجیب میکردن در انگلیس و فرانسه موی معشوقه را در صندوق کوچکی به گردن میاویختن تا همراهشان باشد زمانی که عشاق پیوند تازه میکردن اشکدان را بهم هدیه میدادن تا نشانه دلتنگی بی حدشان به دوری از معشوق باشد دوستانی که کامنت های عجیب گذاشتن سعی کنید با مطالعه کتاب یا حتی اینترنت به حقایق دست پیدا کنید و از روی حدس و افکار کودکانه حرف نزنید
دوست گرامی نمیدونم تا چه اندازه این تعاریف ومعانی نزدیک به حقیقتن .ولی اشکدان بطور کلی به جاشنعی هایی گفته میشه که حباب دار هستن واشک شمع بیرون ریخته نمیشه ودر طرف جمع میشود .شنعدان به جا شمعی بدون حباب وساده می گفتند که گریه واشک شمع بیرون ریخته می شده واشکدان نداشته… درود ها
یه لحظه تصور کنید، ببینید آیا واقعاً ممکنه توی ظرفی که توی عکسه، شمع بذاره کسی؟ چطور می شه توی همچین ظرفی با همچین دهانۀ کوچیکی شمع گذاشت و روشن کرد؟
ظرفی که میبینید اشکدان هست عشاق از ان برای جمع کردن اشک چشم استفاده میکرده گردن باریک ان برای این است که درصورت افتادن مقدار زیادی اسک بیکباره بیرون نریزد و این طراحی برای هدف اشک گرفتن مناسب تر بوده است عشاق در طب تاریخ انسانیت کارهای عجیب میکردن در انگلیس و فرانسه موی معشوقه را در صندوق کوچکی به گردن میاویختن تا همراهشان باشد زمانی که عشاق پیوند تازه میکردن اشکدان را بهم هدیه میدادن تا نشانه دلتنگی بی حدشان به دوری از معشوق باشد دوستانی که کامنت های عجیب گذاشتن سعی کنید با مطالعه کتاب یا حتی اینترنت به حقایق دست پیدا کنید و از روی حدس و افکار کودکانه حرف نزنید
لابد خارجیا هم اشک میریختنو ازین چیزا .بیشتر نظر مصطفی عاقلانه تره نتیجرو حتما براتون میازم
این نمونه خارجیه اشکدان قرن 17 میلادی
مطالبتوون جالب بود راجب اشکدان اما هیچ کدوم درست نبود مقاله ای که راجب اشکدان مینویسمو براتون میفرستم دوستان خوبم
سلام
در پاسخ به ای میل abbas
لطفا مستندات مقاله تون هم بفرستید
اگه تهران ساکنید سری به موزه آبگینه بزنید و اشکدان ها را از نزدیک ببینید و از راهنمای لوکال آنجا توضیح بگیرید
من راهنمای گردشگری هستم نمی خواهید بگید که توضیح استادان گردشگری من اشتباهه ؟
مستندات خود را ارائه بدید تا مرا قانع کنید
در صورت امکان ای میل خود را بگذارید
کنجکاوم بدانم تحصیلات شما در چه موردیه و چقدر صاحب نظرید
برقرار باشید
ممنون میشم اگر اظلاعاتتون رو در اختیار بنده هم بگذارید
سلام.ممنون از توضیحتون .من یه تحقیق برای یکی از درسای دانشگام دارم در مورد اشکدان.کتابی هست که در این مورد به من معرفی کنید؟من تا الان کتابی پیدا نکردم.
این فرضیه برای کاربرد اشکدان ثابت نشده و کلا یه کم مسخره ست. اصلا فرم کاسه ای که دهانه اشکدان داره دور چشمو نمی گیره. البته یه اصطلاح eye-bath-shaped هست که ظرفیه برای بیرون اوردن مثلا شی خارجی که رفته تو چشم.
2تا نظریه برای کاربرد اشکدان هست:
1- به عنوان گلاب پاش
2- صراحی (که این به واقعیت بیشتر نزدیکه به خاطر گردن باریکی که داره چون از این طریق از تبخیر شراب جلوگیری میشده)
مهندس جان!
برای دونستن کاربرد اشکدان نیازی به فرضیه و نظریه نیست. این ظرف تا همین صد سال پیش توی خونه ها وجود داشته و از بزرگترها اگه بپرسی کاربردش رو بهت میگن.
من راهنمای تور هستم
این اشکدان ها مخصوص زنان حرمسرای قاجاری بوده است .
شاه در بازگشت از سفر نزد زنی اطراق می کرد که اشکدان پرتری داشت.
از مجموعه اشکدان موزا ابگینه دیدن کنید
می گم امشب برم از شوهرم بپرسم تا حالا از دوری من چند تا از اینها رو پر کرده ؟؟!!!
آفرین به این همه اطلاعات. آدم همیشه از شما یه چیز جدید یاد می گیره. پاینده باشید.
بازم دم این قدیمیها گرم حداقل به ظاهر هم که بوده چه ابراز علاقه ای می کردن …!!!!
آخه ریا کردن و تظاهر هم حسرت خوردن داره همین کارها را انجام دادن که الان به این روز افتادیم :((((
جل الخالق!
چه کار سختی بوده خدایی !!! عشق و عاشقی هم عشق و عاشقی های قدیم فکر کن الان با ایمیل و پیامک و….. چه غوغایی برپاست 🙂 راستی اگه گریه اش نمیومد چیکار می کرد وای روم به دیفار مجبور می شد دروغ بگه .
پس خدا پیاز رو برای چی قراردادهه فکر کردی برای غذا پختن
سلام
اشکدان مصارف دیگری هم داشت از جمله برای گذاشتن لای کفن که در محکمة عدل خدا مدرک داشته باشند که اهل نماز شبی!! روضه ای!! چیزی!! بودند. حالا حساب کنید چگونگیهای “خداشناسی” این بندگان مدرک دار را…
از این به بعد اگه خواستم در مورد زندگی قدیمیها مطلب بنویسم حتما قبلش با شما مشورت میکنم. خیلی نکته های جالبی میگید
چه جالب. یعنی مناجات بدون اشک ارزش کمتری داشته؟
حالا اگه کسی یه عمر در جریان عبادتهاش گریه می کرده و اشکهاشم جمع می کرده، بعدش توی دریا غرق می شده و پیداش هم نمی کرده اند که دفنش کنند، چطوری ثابت می کرده که چقدر عبادت کرده ؟ اینطوری که حساب کتاب های خدا پاک قاطی می شده !!! یا مثلا «دزدهای آخرت» نصف شبی حمله می کرده اند و اشکدان زاهد رو می دزدیده اند ! چگونه باید ثابت کرد؟ از طریق DNA ؟ از طریق اشک معلوم می شه ؟!
راستي تو راه حلي سراغ داري كه من وبلاگم رو از قيلطري در بيارم؟؟؟ دارم بين همه كلمه هاي مشكوك ستاره ميزارم ولي نميدونم فايده داره يا نه!!
پس چراواسه ما فیلتر نیست؟
یه ایمیل زدم بهت
مرسي براشون ايميل زدم يه جواب اتوماتيك فعلا برام اومده كه رسيدگي ميكنيم… حالا پشيمون شدم ميگم نكنه حالا از همه جا قيلطر بشم… اينا كه كارشون حساب كتاب نداره!!
فینگیل جونم دیشب پیدات کرده بوده که اینترنت قطع شد خوبی خواهر جان . ( با اجازه علی آقا)
قربونت برم خواهر دينا جان… تو چطوري؟؟؟ :)))
ببين حالا اين كه چيزي نيست… قديما يادته تو قصه ها مينوشتن كه دختره با اشك چشمش و مژه هاي بلندش جلوي خونه رو آب و جارو كرد كه طرف داره مثلا از مسافرت برميگرده؟؟؟ من خيلي اين تصوير تو ذهنم مونده…
كاش يه چيزي كه اندازه اش مشخصه رو تو عكس ميزاشتي كه معلوم بشه اين اندازه آبليمو خوريه يا آفتابه!!!
اندازه آبلیمو خوری
من يکي از اينا ميخواااااام
مسافر داری؟
دقیقاً، ما هم همش هم بهت فحش می دادیم که نیومدی دوربین نداشتیم و هم اینکه واقعاً با اونهمه کتیبه و اینا جات واقعاً خالی بود
خوب میتونستن با آب نمک پرش کنن.
احتمالا همين كارو ميكردن!!!
نمی دانستیم
حالا آگاه گشتیم ..
بسیار مفید بود ..
حالا به قندان فکر می کنیم ..