پایه خدمت: زمان اعزام یک سرباز به سربازی. مثلا من پایه خدمت 8/87 هستم.
چُسماه: سربازی که تازه به خدمت اعزام شده باشد. «چُس» به همان معنایی که در ترکیب «چس مثقال» استفاده میشود.
بالاخ: مخفف بالا خدمتی. سربازی که پایه خدمتش مربوط به خیلی وقت پیش است و یا نزدیکیهای ترخیصاش است یا مدتها پیش باید ترخیص میشده و به خاطر غیبت و تخلفهای دیگر هنوز توی پادگان مانده.
چُسماهی کشیدن: زور گفتن و بیگاری کشیدن یک بالاخ از یک چُسماه.
حل بودن: در ترکیب «فلانی با من حلّ است» یعنی من با فلانی روابطی صمیمانهتر از معمول دارم به طوری که او به خاطر من مقررات سختگیرانه را نادیده میگیرد.
حَلّی: در ترکیب «در فلان قسمت حلّی دارم» به معنای آشنا یا پارتی. در ترکیبهای دیگر به معنای پارتیبازی.
من ۶/۱سربازم
و کسی تازه وارد میشه میگن موتورش داغه داغه😂😂
زیر ۵۳ ماه خدمت بدون غیبت خف
از بالاخ به چس ماه!!
نبود ۲۹روز لاکردااااار
Insta:poryakalhor76
از سختی خدمت حرف نزنید
من آموزشی پادگان مرزبانی محمد رسول الله بیرجند بودم و یگانم هم نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان میل مرزی ۲۴۶نگور و جکیگور ام با گروهک های مختلف همیشه درگیری داریم خودم تیر خوردم البته جلیقه ضد گلوله نجاتم داد پس از سختیتون حرف نزنید درسته سربازی کلا سخته ولی هر چی باشه به مرزبانی سیستان و بلوچستان نمیرسه
تنهایی رو فقط سربازی میفهمه ک آموزشیش تو محمدرسول الله بیرجند بوده باشه و یگانشم تو هنگ مرزی تایباد…خیلی سختی کشیدم بخدا شمارمه بیاید تلگرام درمورد جامو و خدمتم بحرفم فعلا
سلام اینجانب بالاخ داره صحبت میکنه هرکی خدمتشو تموم کرده دیگه پایش سوخته تموم شده پس زیر 20ماه و 13روز خفه اردی 95
اعزامی ۹۶/۱۱/۱۹
۴ ماه خدمت
ولی اگه پادگان ما بودی دهنت سرویس میکردم
تا بفهمی پایه بازی فقط میشه رو بچه سوسول اجرا کرد
نه واسه آدمایی با پرونده اعصاب و روان سنگین
اینجا هم نهایت عفت کلام واست به کار بردم تا کامنتم تایید بشه
خوب بود ولی فقط همین چند تا دونه نیست بیشتر داره
یه چیزی بگم تشتکت بپره 7 سال و نیم خدمت کردم شهریور 73 اموزشی بیرجند از ابان 73 تا اردیبهشت 80 تو یگان ویژه پاسداران ناجا .. تو گوش سرهنگ پاسدار زدم تمرد از دستور کردم از همون اولشم یعنی از همون شب اول آموزشی ارشد گروهان بودم تا بیام تو یگان ویزه ارشد یگان بشم … تقریبا تو کل نیرو انتظامی شناخته شده بودم همه جور آموزش های خاص هم دیدم … یادم نمیره من بچه تهران تو سربازی از همه سربازا ی هم خدمتیم لطف و محبت دیدم بخاطرم نمیاد به کسی بد و بیراه الکی (زور بگم) … ملت زمان ما که خیلی محبت داشتن دمشون گرم یادشون بخیر … تقریبا تو تمام نقاط ایرانم خدمت کردم … بیشتر نقاط …
گنده گوزی نکن باو چس ماه آره باو فهمیدیم گنده ایی سیرابی
زرنگ اونه که این دوسال خدمت بیگاری رو زودتر تموم کنه، احمقه کسی که به جای دوسال، هفت و نیم سال از عمر عزیز و جوونیشو بیگاری بکشه و حمالی مفت بکنه، اینکه هفت سال مفت و مجانی خدمت بکنی ، افتخار نیست، خفته، من برای اینکه دو هفته زود تر سربازیم تموم بشه ، یک جزء قرآن رو سال ۷۲ حفظ کردم. ن
شما تهرانیا چقد عشق گ….بابا کمتر چاخان کنید بابا
زرنگ اونه که این دوسال خدمت بیگاری رو زودتر تموم کنه، احمقه کسی که به جای دوسال، هفت و نیم سال از عمر عزیز و جوونیشو بیگاری بکشه و حمالی مفت بکنه، اینکه هفت سال مفت و مجانی خدمت بکنی ، افتخار نیست، خفته، من برای اینکه دو هفته زود تر سربازیم تموم بشه ، یک جزء قرآن رو سال ۷۲ حفظ کردم.
ریدم به خدمت مقدس سربازی
یه مشت سرباز چسی ریختن تو پادگان 15 خرداد سپاه هر روز گیر میدن
تو خدمت نه درجه واست اعتبار میاره نه سن بالاتر ،تنها چیزی ک اعتبار میده بهت پایس ،هرچی زودتر 10 ماهو رد کنید(دوره چسی بودن تموم بشه) راحتتره
ممد رضا ،سرباز 5 ماه خدمت پادگان 15 خرداد سپاه (معاونت آماد و پشتیبانی)
بهمن 93 پرچم بالاس
بهمن 93 میدرخشد…………….
ترکوندن
واژه ی اشنا برای تمام کسانی که خدمت رفتن
اخ اخ اخ
خیلی درد داره یه اش خور ادم و بترکونه
اونوقته که باید ازش اشخوری کشید
ریدم تو سربازی
این هایی که این اصطلاحات به کار میبرن جزو افراد عقده ای دهاتی هستن مخصوصا در سربازی
کسایی که این اصطلاحات رو به کار میبرن آدمهای عادی هستن که توی هر موقعیت آسون یا دشواری که قرار میگیرن سعی میکن نذارن بهشون بد بگذره.
خود شما با این لحن بیادبانهت احتمالا عقدهای یا غربتی هستی.
یادش بخیر نبود کشیدن هامون بعد از اینکه واسه خودمون متی (mat=کسی که پایه خدمتش از 10 ماه رد کرده ) شده بودیم هیچکس نفسش بالا نمیومد وقتی میگفتیم زیر 16 ماه خفه همه ساکت میشدن .چه روزگاری بود موقعی که لیوانم رو داخل یگان شکوندم همه حتی فرماندمون هم نبودکشید(نبود کشیدن گفتن کلمه نبود با صدای خیلی بلند است ) (شکستن لیوان چایی یک رسم بود یعنی اینکه دیگه به این لیوان احتیاجی نیست و خدمت داره تمموم میشه همه با شنیدن صدای شکستن لیوان نبود میکشیدند)
اع=1389/6/18
ث=1390/6/16
ک=1390/12/18
لامصب همش 150 روز دیگه نبببببببوووووووووود
(همش2روزدیگه تا پلم ودو روز دیگه بچه هام میرن آموزشی)
راستی برقت نگیره داری اینو میخونی!
من تو تیپ55هوابرد سربازخانه شماره1 خدمت میکنم
ابهت و حال کن
یه اصطلاحی هست که میگن طرف صفر ترکونده
یعنی وارد 10 ماه خدمت شده
سلام دوستان
نوشته هاي بي خواننده
علي گنجه اي
کاش بیشتر میشد ارتباط برقرار کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
سلام من یک خانمم!!!!!!!!!!!!!!!!!!20 سالمه.خیلی دوس دارم برم سربازی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!اما زهی خیال باطل!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!………… تو هرجور که راحتی فکر کن…………. .
بیا با هم میریم سر بازی عزیزم
چه خوب
اینا که نوشتی همگی در سپاه مرسوم هستند
سلام عزیز منم سربازم ، و دیگه حقیقتاً نمی کشه ، من اعزامی 18/10/86 بودم
اقا زمان ما ميگفتن فلاني متش بالاس ( mat ) منظور پايه خدمت بود
چه جالب! نشنیده بودم. شما تقریبا چند سال پیش رفته بودید خدمت؟
این ترکیب چس. . . همه جا کاربرد داره، تو دانشگاهم به ترم 1ی ها میگن چس ترم. . .
قسمتی از محاورات تو پادگان ما :
-به آش خور بیپ یغلوی
–کی من بینیم بااااا
-مرحلتو بگو روح جمیعمون شاد شه
ااز این به بعد به علت فحاشی شدید سانسور میشه
..
مکالمه ای دیگر:
-بابا من تو اضافم چرا نمی فهمی
=(ارشد) می خواستی اون موقع که پی پی می خوردی فکر اینجاشم می کردی
-بیخیال من که سوختم یه خوردم روش
=می رم ع س . زیرابتو می زنم
– هیچ بیپی نمی تونی بخوری
= عدد ۳۰ + تیر میشه یه فحش
– دعوا
= ایضاْ دعوا
& فرمانده – را به اضافه و زندان و = را به نصیحت می گیرد .
The End
سلام
آیا اصطلاح “آشخور” منسوخ شده است؟
اصلا! هنوز هم رایجترین اصطلاح بین سربازاس!
علی گنجه ای بیا پست آخرمو بخون که لهت کردم بدجوری 😀
زمان ما اين اصطلاحات نبود.
مرتیکه امریه ای! تو اصلا پادگان دیدی که میگی این اصطلاحات رو داشتیم یا نداشتیم؟
احسنت به این می گن مشت محکم
اول اينكه دو نقطه دي
دوم اينكه دو ماه كه پادگان بودم. ضمنا تو همون دو ماه يه اصطلاحي ميگفتن به ما كه حالا بماند
سوم اينكه تا كور شود هر آنكه نتواند ديد
چهارم اينكه دو نقطه پي
ما خدارا شکر می کنیم که سربازی نمی رویم
واقعا جای شکر داره
ما هم خدارو شکر میکنیم که زایمان نمیکنیم
باید اصطلاحات جدید رو یاد بگیرم!
حوصله داشتی از اصطلاحات زمان خودتون بنویس.
چه سالی خدمت بودی؟
سلام
مهردادم هستم
باید کلمه موتور سوختن راهم اضافه کرد وقتی فرمانده حال 1 نفررا می گیرد می گویند موتورش سوخت
به به! اوس مهرداد خودمون! خیلی مخلصیم 🙂
من این اصطلاح موتور سوزی رو نشنیده بودم. باید از بالاخ ها بپرسم ببینم همچین چیزی رو اینجا هم میگن یا خاص اصفهان هستش.
وای چی میگیییییی .باورم نمیشه این اصطلاح فوق العاده رایج رو نشنیده باشی دارم شک می کنم خدمت رفته باشی .
این هم اضافه کنید.
خاموش نکرده موتورش را پیاده کرد.
یعنی بدخوری ضد حال بهش زد.