پادگان همان جا است که شنیده بودم، نزدیکیهای فرودگاه امام خمینی و برِ اتوبان قم-تهران. رفتیم و پذیرش شدیم و من شدم نصیب «منابع انسانی». یعنی این یک سال و خردهای را با مرخصی و غیبت و ترخیص و پذیرش سربازهای دیگر سر و کار دارم.
توی راه که میرفتیم اتفاق مسخرهای افتاد. من صبح زود رفتم دنبال شکور با هم روانهی اتوبان قم شدیم و هیچ کداممان هم آدرس دقیق پادگان را نمیدانستیم. نزدیکیهای عوارضی به سرمان زد از یکی آدرس پادگان را بپرسیم و همانجا قبل از عوارضی چشممان خورد به دژبان مرکز سپاه. گفتیم اینها سپاهیاند حتما آدرس را میدانند. حالا همهی سربازها از دست دژبان مرکز فراریاند و دلشان میخواهد تا جایی که ممکن است با دژبانی چشم توی چشم نشوند، ما یک کاره رفتهایم از دژبان آدرس بپرسیم. بعد هم نکردیم که جلوی دژبانی سر و وضعمان را درست کنیم، شکور کلاهش را که سرش نگذاشته بود، هیچ، سیگار هم گوشهی لبش داشت و به جای اینکه برود دم در مقر، از پشت فنس داشت با داد و بیداد از یکی از سربازهای توی محوطه آدرس میپرسید!
خلاصه فرماندهی مقر شاکی شد و شکور را احضار کرد به داخل و بازرسی بدنی کرد و سیگار و فندکش را گرفت و بعد هم آمدند سراغ من و ماشین را هم تفتیش کردند و سیدیهای ضبط را هم توقیف کردند و بعد هم فرمانده کلی خط و نشان برایمان کشید و شماتتمان کرد به خاطر این که آبروی سپاه را جلوی دژبانی ارتش بردهایم (دژبانی ارتش همان بغل بود) و بعد هم آدرس را نشانمان داد (چه آدرس دقیقی هم داد).
سلام فقط یه کلمه حاضرم یه سال از زندگی من کم بشه و فقط یه روز توی اون پادگان با اون بچه ها و اون جو زندگی کنم
حالا نه به این اندازه ولی دل من هم برای اون دوره تنگ میشه
سلام منم اینجا افتادم،بلد نیستم چجوری برم،از کرج با مترو چجوریه
حالا تو رفتی و ما موندیم با آماده باش های آتی علی
چشم به هم بزنی تموم شده. اگه 22 بهمن آماده باش اعلام کردن توی پمپ بنزین به یاد من باش 😉
EY BABA ALI AGHA IN CHE KARIE SAEEDAM AGHA GOFTAM COMMENT MIZARAM
از اون نظر؟ 😉
آخه آدم حسابی آدم صاف می ره تو تله موش خوب معلومه اونا با این اوضاع تازه دژبان سپاه خوبه اگه ارتش بودی الان زندان حشمتیه بودی
عجب شانسی !!!
پس گیر بازار بوده دیگه ! خدا رحم کرده یارو بدوبدو نرفته اضافه خدمت براتون رد کنه بی جنبه:))))