توی استان فارس، خیلی محوطههای باستانی مربوط به دوران ساسانیان هست که هیچکدامشان درست و حسابی کاوش نشدهاند. از استخر بگیرید تا فیروزآباد و بیشاپور و جاهای دیگر. علتش هم این است که زمان اوج و رونق باستانشناسی و کاوش میراث باستانی در ایران، بیشتر همّ و غم باستانشناسان پرداختن به آثار هخامنشی بوده و یک جورهایی سر ساسانیها بیکلاه مانده است.
تنها محوطهی باستانی ساسانی که کاوش علمی جامعی در مورد آن انجام شده است، جایی است به نام «تخت ابونصر» در حاشیهی شهر شیراز.
این تصویر ماهوارهای (گوگلمپی) وضعیت فعلی تخت ابونصر را نشان میدهد. آن تپهی تقریبا مثلثی شکل در وسط تصویر که دور تا دورش باغ و مزرعه است، همین محوطهی باستانی تخت ابونصر است.
اما چرا از بین همهی پایگاههای باستانی ساسانی این یکی را کاوش کردهاند که مزیتی نسبت به دیگران ندارد؟ دلیلش کمی خندهدار است: چون فکر میکردهاند که این هم مربوط به زمان هخامنشیان است!
داستان این است که به خاطر وجود سردر سنگی که در عکس پایین میبینید، و آن دو سنگ حجاری شدهی سمت راست تصویر و یک سری آثار سنگی مشخصا هخامنشی دیگر که در تخت ابونصر وجود داشت، مطمئن بودند که کار کار هخامنشیهاست. ولی کمی که کاوش کردند، برخوردند به چند قطعه سنگ تراشخوردهی هخامنشی که به جای سنگِ لاشه، لای جرز و توی پی دیوارها کار شده بود. به این ترتیب مشخص شد که تخت ابونصر مربوط به بعد از هخامنشیان است و آن سنگها هم توسط کسی (احتمالا عضد الدوله دیلمی) از تخت جمشید به اینجا آورده شده است.
این رسم سنگدزدی از تخت جمشید، رسمی بوده که در تمام دورانهای تاریخی بعد از متروکه شدن آن، (از دوره سلوکی تا قاجار) ادامه داشته است و انواع و اقسام سنگهای دزدیدهشده را میتوان در شعاع صد کیلومتری تخت جمشید پیدا کرد.
به هر حال آن سردر به جای اصلی خودش در تخت جمشید برگشت و بقیه سنگهای هخامنشی هم به جاهای دیگر منتقل شدند. از جمله این پایه ستون که الان در موزهی سنگ شیراز (تکیه هفت تنان) نگهداری میشود.
اما گروه کاوش دانشگاه شیکاگو، بعد از این که متوجه شدند پایگاه مربوط به هخامنشیان نیست، باز هم مرام گذاشتند و کار کاوش را ادامه دادند و اشیاء مفصلی مربوط به دورههای مختلف از سلوکیان گرفته تا بعد از اسلام پیدا کردند.
ریچارد فرای (همان ایرانشناس نامداری که چند وقت پیش وصیت کرد که بعد از مرگ در کنار زاینده رود خاکش کنند)، کتابی دارد در بررسی آثار ساسانی کشف شده در تخت ابونصر، که من همهی عکسهای سیاه و سفید این پست را از آن کتاب نقل کردهام. اشیاء باستانی کشف شده در تخت ابونصر نشان میدهد که این قلعه/شهر زمانی تجارت بسیار پر رونقی داشته و احتمالا یک شاهراه تجاری در جنوب ایران بوده است. حتی چند سکه و مهر چینی و یونانی هم در مجموعهی کشفیات تخت ابونصر به چشم میخورد.
فرای حدس میزند شاید آن شیراز که در لوحههای گلی باروی تخت جمشید نام برده میشود، همین تخت ابونصر باشد و شهر شیراز فعلی، بعد از متروکه شدن این پایگاه تاسیس شده باشد.
در زمان انجام کاوشهای باستانشناسی در تخت ابونصر (1931-1933 یا 1310-1312)، حتی حافظیه هم خارج شهر شیراز واقع شده بوده، چه برسد به اینجا که تقریبا هشت کیلومتر دورتر از آرامگاه حافظ است. الان اما محوطهی باستانی در محدودهی شهر است و نزدیکیهایش بلواری است به نام بلوار ابونصر و دور تا دورش را هم محلهی نسبتا فقیرنشینی احاطه کرده است.
ما در سفر اخیرمان به شیراز، سری هم به تخت ابونصر زدیم و چند عکس گرفتیم از زاویههای مختلف.
این عکسها را در پست بعدی تقدیم میکنم.
در همین زمینه:
چند نوشته در مورد ب
افرادی که ادعا میکنند قصرابونصری و شیرازی واقعی هستند! شاید عکس های پایان قرن ۱۸ رو ندیده اند که از شیراز و اطراف گرفته شده!! هیچ آبادی و روستایی نبوده و عده ای روستایی از اطراف به تدریج برای تصرف زمین های بلاصاحب حتی در اطراف آثار باستانی وارد این منطقه شدند و متاسفانه بسیاری از آثار تاریخی بر اثر شخم زمین ها کشف و به یغما رفت به خصوص در همین قصرابونصر! اگر تصاویر هوایی اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی را ببینید متوجه خواهید شد که هیچ آبادی در اطراف این اثر نیست.
سلام زهرا فراحی قصرابونصر هستم قصر ابونصر یا تخت ابونصر بقایای بناهایی چون یک حصار سنگی، دیوارهای آجری، ساختمانهای خشتی و آستانههای سنگی فرو افتاده در شرق شیراز، بر بالای یک تپه است. بر اساس کاوشهای انجام شده در این محل نمونههای سفال و قطعات ظروف سنگی عهد هخامنشی را با سکهها و آثاری دیگر از عهد سلوکی، اشکانی و ساسانی کشف کردهاند. بر پایه این کشفیات معلوم شد که در عهد اشکانیان بنایی محکم و محصور در آنجا احداث شده و در زمان ساسانیان هم مورد استفاده کامل بودهاست. برخی بقایای قصر ابونصر در اطراف و بالای تپههایی در حوالی برم دلک واقع شدهاست. مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده که حاوی نام شیراز است😍 خودت باش!
دنیا بندۀ اصالت است…
سلام
من مهدی فراحی قصر ابو نصر هستم
زنده باد نام فراحی
چند وقت پیش خواب قصرابونصرو دیدم رفتمو سری بهش زدم حس خوبی داشتم اما وقتی دیدم هویتم(پشت فامیلی قشنگم) داره خراب میشه کلی دلم گرفت.حیفش
به نام خدا
سلام
من الناز فراحی قصرابونصرهستم.پدرومادرم هم هردوفامیلیشون فراحیه.وهردو پدربزرگام زمیندارهای بزرگ قصرابو نصر بودن وهمیشه از غارت قصرابونصرتوسط انگلیسیهاداستانهای جالبی تعریف میکردن.
من به فامیلیم افتخارمیکنموامیدوارم که میراث فرهنگی زودتر فکری به حالش کنه چون دیگه چیزی از این یادگاری قشنگمون نمونده.
سلا اقا جواد سارا جان وهمه دوستان من ايميلم [email protected] اينه بيان رو ايميلم تا اين سايتو رو تو جريان بندازيم شايد از نوادگان نباشيد ولي شما شيرازي هستيد پس دست به دست هم بديم و ابونصر رو به همه بشناسونيم دوستان. درود به شرفتون زنده باد زرتشت كه به يگانگي خدا اعتقاد واتش را گرماي دل ما ونرش را روشنايي تمام ددنيا كرد تا بفهماند در اروپا وامريكا تمدن ايران چه قدر بزرگي و عظمت داشته… دمتون گرم زنده باد كورش كبير فرستاده از بهشت خوبيها
سلام ممنون از مطالب خوبتون میشه اسم کتاب ریچاردفرای رو بهم بگید.
خدا بیامرزتش
عنوان کتاب اینه:
Sasanian Remains from Qasr-i Abu Nasr: Seals, Sealings, and Coins
در قرن نوزدهم همین محل یک والی داشته بنام ابونصر ودارالحکومت خود را روی آثار ساسانی میسازه و اینجا به به همین نام باقی میمونه.
سلام به همگی.آره این قصر ابونصر مال دوره ساسانیه و اسمش این نبوده چون ابونصر اسم عربی هست و توی دوره اسلامی روی این مکان گذاشته شده،من هم از اهالی اطراف همونجام ساکن ب تخت جمشیدشرقی.موفق باشید
چرا ديگه هيچ كس چيزي نميگه؟
واقعا نوشته ها بي خواننده هستنا!!!!!!
هاها! نوشتهها که بیخواننده هستن ولی خب این مطلب هم مال پنج سال پیشه. مگه کسی گوگل کنه برسه اینجا
سلام. اقای گنجی حرف مفت زیاد میزنه/چند سال پیش هم زدم تو برجکش/ایشون متخصص کامپیوتر/ میباشد/بهتر تو تاریخ نظر ندهد/خب سارا خانم شما تازه این آدم می شناسید/ دیگران یه عمر که این موش صحرایی رو می شناسد.برا همین نوشته ها بی خواننده هست.
بیا ساسان اینجا یه کمی خندیدم بهت برو تماشا کن!
درود بر هموطنان و همشهریان به خصوص هم محلی ها.جواد از بلوار تخت جمشید شرقی کوچه ۲۳ دقیقا روبروی قصر ابونصر.سلام مش کاکا برسون هم محلی
سلام خواهشن هر كس از نسل فراحي هست معرفي كنه و بيام بزاره با تشكر
درود فراحی.اگه واقعا نسلتون با قدمت باشه تبریک میگم چون همونطور که میگی فراحی این اطراف زیاده و یا حتی فامیلشون عوض کردن که من زیاد قبولشون ندارم چون قلابی هستن و اگه شما از نسل همون زرتشتیها باشی قدر خودتو بدون و پیرو و حامی پندار نیک،گفتار و کردار نیک باش.منم کوچه ۲۳ب تخت جمشیدم.موفق باشی
درود بر میهن پرستان
سلام من از نوادگان علی شاه فراحی هستم . و این تاریخ واقعیت داره. ولی الان شهرک امام حسین شده پر از مردم غیر بومی و حتی بعضی ها الکی فامیلشون رو عوض کردن فراحی و سو استفاده میکنن .ما از نسل زرتشت هستیم و کاملا اریایی ولی الان متاسفم از این که این اگاهی در بین مردم نیست….و
.
سلام.قصر ابونصر متعلق به چه کسی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (چه کاره مملکت بوده)
سلام.قصرابونصر مربوط به پادشاهی ساسانی بوده که مرز حکومتش تا بابل هم میرسیده وشعرایی هم به این نام ها داریم .
وباید اضافه کنم که قصرابونصر نیزنوادگانی داردکه درشهرک امام حسین(ع) ((چهار راه شریف آباد))ساکن هستند باپسوند همین اسم.ضمنا منطقه فقیر نشین هم نیستد شما بابلوار نصر قصرابونصر رو اشتباه گرفته بودید در پست بالا .چون خودم قصرابونصری هستم نمیدونم اینایی که نوشتند که فقط نام شیراز از قصرابونصر گرفته شده چی میدونند الکی برای خودشون نظریه صادر میکنند علاوه براینکه نام شیراز از مکانی درقصرابونصرگرفته شده بلکه مهد حکومت ساسانیان بوده
یعنی شما میگی یه پادشاهی بوده به اسم «قصرابونصر»؟ که نوادگانی داره که توی شهرک امام حسین زندگی میکنن و وضعشون هم بد نیست؟
فکر کنم ابونصر پادشاه نبوده..مگه قراره فقطادشاها قصر دارن؟؟؟؟؟؟
سلام میخواستم ببینم که گنج آن کشف شده است ؟
اره بوده
با اجازه شما به این پست شما یک لینک دادم .
از مطالبتون نهایت استفاده را کردم .
از شما خواهش می کنم اگر نقصی می بینید ، حقیر را راهنمایی کنید.
ارادتمند شنبه
salamخسته نباشید
salam
علی آقا
همیشه شاداب و سرفراز باشی. این برداشت که “تمام توجه به هخامنشیان بوده…” آیا توسط صاحبنظران دیگر هم مطرح شده است یا کشف اول و توسط خودت است؟ اما در هرصورت خیلی مهم است چرا که در برابر ارزیابی “تاریخ رسمی” یا “مدرسه ای” یک علامت پرسش پررنگ را ترسیم می کند.
این موضوع را از ریچارد فرای نقل کرده ام، مقدمه همین کتابی که در مورد کشفیات تخت ابونصر نوشته. البته اگر گفته فرای نبود هم باز این موضوع توجه بیشتر به هخامنشیان، بین اهل مطالعات ایران شناسی خیلی مشهور است
می گم چرا به من کم توجه می کنند آخه منم ماله ساسانیان هستم 😀
لابد منظور “مال ساسانیان” است و نه “ماله” که ابزار کار بنایان شریف و در عین حال ضرورت انواع “ماله کشی” است.
حالا اینقدر غلط مردم نگیر یکی پیدا میشه که غلط خود
تو بگیره