همیشه پای یک زن در میان است

always a woman is involvedفیلم بی سر و تهی بود از کمال تبریزی، با بازی گلشیفته فراهانی و رضا کیانیان. یک جورهایی از بی سر و تهی با «گاهی به آسمان نگاه کن» رقابت می‌کرد و انصافا هم از این رقابت سربلند بیرون آمده بود.

فیلم خیلی تلاش می‌کرد که بیننده را بخنداند و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکرده بود ولی معمولا ایده‌هایش یا (به قول امیر در بحث با مریم) «دستمالی شده» بود (مثال چند بار ایجاد ترافیک و تصادف در خیابان به خاطر حضور یک زن، یا شخصیت دوگانه‌ی کیانیان در آن شرکت دولتی) یا اصلا خنده‌دار نبود (مثلا آنجایی که کیانیان شاش مصنوعی تولید می‌کند، یا واکنش ملت، خصوصا واکنش آن پسر خردسال به طلاق مریم). طبق معمول، برای خنده‌دارتر شدن فیلم، یکی دو جا هم از خط قرمز رد شده بود و یک متلک سیاسی هم انداخته بود و یک کاراکتر اواخواهر هم جلوی دوربین برده بود (برای اولین بار؟).

ظاهرا فیلمنامه برداشت آزادی است از داستانی از مهدی شجاعی به نام «غیر قابل چاپ» که نخوانده‌ام.

کشف رمزها و Davinci code بازی‌ها و اسطوره پرانی‌های فیلم که دیگر خیلی خنک و بی‌مزه بود. به خنکی و بی‌مزگی حرف‌های حکیمانه‌ی و اداهای مهران مدیری.

کلا بجز تیتراژش و  ایده‌ی «سند اتوبان کرج» و چند سوژه‌ی خرد و ریز دیگر، چیزی از «همیشه پای یک زن در میان است» به دلم ننشست.

در همین زمینه:

نظر «بچه جنوب شهر» درباره این فیلم

۷ Comments

  1. رضوانه 01 سپتامبر 2008
  2. sinac 28 آگوست 2008
  3. دینا 26 آگوست 2008
  4. مهران 25 آگوست 2008
  5. شهرام 25 آگوست 2008
  6. فاطمه 25 آگوست 2008
  7. کمال 25 آگوست 2008

Leave a Reply