از سابقهی سیاه رامین در سر کار گذاشتن آدمهای بیگناه که مطلع هستید… مدتی است کارآگاه بهمنی هم در اثر همنشینی با رامین، اخلاقش خراب شده و بطور فعالانهای در امور مربوط به اسکلسازی ملّت شراکت میکند.
ما همکاری داریم که اسمش مسعود نیست ولی شما فرض کنید اسمش مسعود است. این مسعود مشاور پارهوقت شرکت است و تازگیها خیلی کم به شرکت سر میزند. از قضا هر وقت هم که سر و کلهاش این طرفها پیدا میشود، شرکت دارد حقوقی، کارانهای، پاداشی، چیزی میدهد. ما هم هر وقت که مسعود را این طرفها میبینیم برایش دست میگیریم که: «چه خبره؟ باز پول میدن؟!»
یکی از دفعاتی که مسعود پیدایش شده بود، کارآگاه تازه از جشنوارهی سیبزمینیخوری محک برگشته بود و خیلی توی جوّ خیریه و انفاق و حمایت و این جور کارها بود و چند تا از فرمهای یاری محک را هم گرفته بود و آورده بود. از قضا همان روزی که مسعود آمد هم، شرکت به نمیدانم چه مناسبتی، یک کارت خرید 50 هزار تومانی به همه پاداش داده بود. کارآگاه مسعود بینوا را خِفت کرد که بیا و این 50 هزار تومانت را کمک کن به کودکان سرطانی . خلاصه کمی کلکل کردند و آخرش مسعود برای اینکه خِفتش آزاد شود، یکی از آن فرمها را پر کرد و داد دست کارآگاه.
چند روز پیش رامین و کارآگاه در یک توطئهی مشترک، تصمیم گرفتند مسعود بینوا را سر کار بگذارند. رامین گوشی را برداشت و زنگ زد به موبایل مسعود که «من اصغرزاده هستم از موسسهی محک!». برای اینکه Caller ID هم مزاحمتی ایجاد نکند، زنگ زده بوده به یکی از دوستان کارآگاه و او تلفنششان را فوروارد کرده روی موبایل مسعود و به این دوست کارآگاه هم سپردهاند که اگر مسعود نامی زنگ زد، بگو که اینجا محک است!
خلاصه که مسعود شک میکند به صدای رامین و یکی دو تا متلک هم میپراند ولی رامین آنقدر محکم و مطمئن حرف میزند که بندهی خدا شکّاش برطرف میشود و خیال میکند واقعا از طرف محک زنگ زدهاند که بگویند چرا فرم پر کردهای ولی کمک نکردهای؟! بعد از مکالمه هم برای محکمکاری زنگ میزند به همان Caller ID و رفیق کارآگاه هم تلفن را برمیدارد و میگوید: «موسسهی محک بفرمایید!».
دیروز مسعود با قیافهی نادم و پشیمانی آمده بود شرکت و بعد از کلی مِنمِن با شرم و حیا به کارآگاه گفت که از محک زنگ زده بودهاند و چنین و چنان و کارآگاه هم کلی سرزنشاش کرد که چرا اینطوری گفتی و …. الان هم احتمالا مسعود بینوا در فکر این است که جوری از دل آقای اصغرزاده در بیاورد و عذر بخواهد از اینکه او را با رامین اشتباه گرفته است!
کجا از خودش در آورده، آخه یکی نیست بگه شما آدم های بیکار به جای اذیت مردم وقت بذارین و اون سمینارهای آموزشی کذا رو ارائه بدین!!!!!
سايت جديد مبارک
آقا من صحت اين موضوع را تاييد میکنم همين امروز صبح خودم با گوشای خودم شنيدم
سلام.
من به شدت این پست رو تکذیب می کنم. تازه می فهم که این سرشار و پورپیرار و سلحشور هم بی گناهن این علی از خودش حرف در میاره .
فکر کردم فقط خودم و برادرهام مردم رو می ذاریم سر کار. پس شما هم بعله ؟؟؟؟؟؟!!!!!
به مناسبت روز مادر و زن بود که کارت دادن