حسرت فلامینگو در قبرستان قدیمی

توی جاده‌ی ارومیه-مهاباد، کنار این قبرستان قدیمی و غریب و دلگیر ایستادیم تا از فلامینگوها عکس بگیریم.

قبرستان قدیمی در جاده ارومیه مهاباد

یعنی فلامینگو که نه … من مرداد پارسال که رفته بودم مهاباد برای جشن عروسی رامین، توی مسیر برگشت از همین جاده رد شدیم و گله‌های بزرگ فلامینگو دیدیم و داغ دلم تازه شد که چرا لنز تله ندارم. فلامینگوها خیلی محتاط و ترسو بودند و هر یک قدمی که به طرفشان می‌رفتیم، یک قدم دور می‌شدند و فاصله‌شان را حفظ می‌کردند.

گله فلامینگو از دور

خلاصه این دفعه کلی ذوق داشتم که لنز تله همراهمان است و تمام مسیر ارومیه مهاباد چشمم به دریاچه بود تا فلامینگو ببینم و نزدیک همین قبرستان قدیمی سفیدی‌هایی روی آب دیدم و با شوق و ذوق نگه داشتیم و حالمان گرفته شد وقتی که دیدیم کف یا گلوله‌ی نمک است نه فلامینگو. نمی‌دانم ما بدشانس بودیم یا الان فصل دیدن فلامینگو نیست؟

اما همه‌ی قبرستان‌های قدیمی که در آن حوالی دیدیم یا از کنارشان رد شدیم، همین سبکی بودند. یعنی به جای سنگ قبرهای افقی که جاهای دیگر روی قبر می‌گذارند، آنجا بالای سر قبر دو تخته سنگ کوچک عمودی می‌گذاشتند.

قبر قدیمی با سنگ ایستاده

روی سنگی که به طرف داخل قبر بود، نام متوفی و سال فوت را نوشته بودند. مثلا این یکی قبر «ملک نسا بنت غنی» است، متوفی به سال 1328 (قمری یا خورشیدی؟)

سنگ قبر قدیمی مربوط به ملک نسا بنت غنی

و روی سنگی که به طرف بیرون بود، نقش‌هایی کشیده بودند. این یکی به نظرم نقش یک خنجر (پایین) و یک شانه (وسط) داشته باشد.

سنگ قبر قدیمی با نشان خنجر و شانه (؟)

۱۳ Comments

  1. علی 02 مارس 2010
  2. علی 02 مارس 2010
    • علی گنجه ای 02 مارس 2010
  3. آیدا 20 اکتبر 2009
  4. فرشاد 27 اکتبر 2008
  5. مهرنوش محتشمي 18 ژوئن 2008
  6. سورملینا 14 ژوئن 2008
  7. مهران 11 ژوئن 2008
  8. سورملینا 11 ژوئن 2008
  9. هشت پا 11 ژوئن 2008
  10. دینا 11 ژوئن 2008
  11. fingilbanoo 10 ژوئن 2008
  12. مهران 10 ژوئن 2008

Leave a Reply