این کاشیکاری سردر ارگ کریمخانی در شیراز، احتمالا باید مربوط به دورهی قاجاریه باشد و حدس میزنم که پردهی نبرد رستم با دیو سفید باشد یعنی خوان هفتم از هفتخوان (روایت ماجرا در شاهنامه را ببینید).
برایم جالب بود که خانههای بالای پرده (قاعدتا خانههای دیوان)، همه سقف شیروانی دارند!
خانهی سمت چپی (پشت سر رستم) انگار که صلیبی هم بالای شیروانیاش داشته باشد و مثلا کلیسایی چیزی باشد.
وقتی که یک اثر باستانی را ترمیم میکنند، باید جاهای ترمیم شده کاملا از اصل اثر متمایز باشد. مثلا در مورد کاشیکاری مثل این، اگر بخواهند جای یک کاشی شکسته، کاشی نو بگذارند، باید رنگ زمینهی کاشی نو، روشنتر یا تیرهتر از کاشیهای همجوارش باشد.
به اسب رستم اگر دقت کنید (بیشتر شبیه زرافهی رستم است البته!) میبینید که در یکی از کاشیها پوست رخش خالهای زرد رنگ دارد. این کاشی قاعدتا باید ترمیمی باشد ولی تا بحال ندیده بودم که کاشی ترمیمی اینقدر با بقیه تفاوت داشته باشد.
آخه رستمشم شبيه عباس آقاست با اون لپاي گل گليش… اسبشم بايد شبيه زرافه باشه ديگه
البته از نقاشی من در حال حاضر بهتر است
خدا می دونه. شاید هم اگر کاشی خراب قبلی رو می ذاشتند، آدم بیشتر حس می کرد که این حیوون، اسبه. آدم یاد اسبهای توی انیمیشن های ایرانی می افته. خب بگو اگه دوست داری گردن اسب خالخالی باشه، واسه خودت یه نقاشی دیگه بکش و همه صفحه رو خالخالی کن . اصلاً اسب رو گل گلی بکش ! واقعاً رستم با این اسب از هفت خوان می گذشته ؟؟!!
ولی آفرین به دقت نظر و هوش شما !
:)) عجب! من کشته مرده ی این ترمیم کنندگان عزیزمون هستم. والا من نقاشی م بهتر از ایشونه! 🙂
بله چشم من سعی می کنم اطلاع بدم بهتون که بصیر به من پول میده آخر سر یا من به بصیر!
اون مجموعه کاراگاهان رو هم گویا هر چهارشنبه شب شبکه سه نشون میده. و پنج شنبه ها ساعت دو نیم تکرارش رو. این فامیلهامون نقش اول نداره و اسمش تو لیست سایر بازیگران میاد! در ضمن اسمش طلا نیستا؟ طلا اسمی بود که من براش گذاشتم.اول اسمش ” ع ” و ل ” اول فامیلیش …. :پی
هنر نقاشی اش که در حد نقاشی دبستان من و توئه!
طلا رو یادم بود که اسم مستعاره. داشتم فکر میکردم که ببینم کی از همه خوشگلتره حتما اون فامیل توئه!