«…وي در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آيا شما به عنوان وزير كشور آينده معرفي خواهيد شد؟ گفت: با توجه به اينكه اينجانب در انتخابات مجلس هشتم توسط مردم قزوين انتخاب شدم اين شايعات بياساس است»
منظورشان این بوده که من قصد دارم همان نماینده باقی بمانم و قصد وزیر شدن ندارم، ولی جملهبندیاش جوری است که ذهن منحرف ما برداشتهای دیگری میکند!
man ke nafahmidam yani chi!
سلام اول که خوب بود یک چیز دیگه همسر ما هم به جرگه ی خوانندگان شما پیوست تبریک می گم بهت دوم نه پرنسس جان من از فاطمه خانم مدتی هست خبر
ندارم اگر دیدیش سلام ما هم برسان
از همینجا به نجمه و همسر گرامیشون سلام عرض میکنم 🙂
:)) ای بد جنس!
چیزه … میگم خودت که چهار تا علی گنجه ای اسم بردی که؟! با مال من میشه پنج تا! والا فکر کنم همونی باشن که ساناز خانوم معرفی کرده. ولی 0912 اول شمارش. حالا ایشالله که مثلا اون آقائه علیرضا گنجه ایه یا مثلا علی قلی گنجه ای و بابام واسه اختصار و کوتاه نویسی نوشته علی گنجه ای. البته جلوش هم نوشته تو پرانتز زمین؟ این معنای خاصی می تونه داشته باشه برات؟ یعنی آیا شمایی؟ من فکر کنم یه علی گنجه ای پنجمی هم پیدا کردیم.
بعدشم که ببینم …. من کاراگاه بودنم گل کرده. فاطمه خانوم کجاست؟ ببینم دوستان آیا جدیدا کسی از فاطمه خانوم خبر داره؟ من نگران فاطمه خانوم هستم. فکر کنم علی آقا و باندش بالاخره کار خودشون رو کردن و ….. !
علی آقا واقعا به خانوم خودت هم رحم نکردی؟؟؟ اونکه این همه ماه بوددددددد؟؟؟ 🙁
( سلام و عرض ارادت داریم خدمت فاطمه خانوم اگه اینجارو خوند. اگه هم نخوند که سلام گرم منو بهش برسونید. 🙂 )
میدونی که قدیما رسم بوده اسم دور و بری ها رو روی بچه نمیذاشتن. اونوقت بابای من صاف اومده اسم عموجان رو گذاشته روی من! هنوز که سی و یه سال از ماجرا میگذره عموجان از قضیه شاکیه و میگه بابات احترام منو نگه نداشت!
از اون طرف من هم وقتی که توی اینترنت دنبال اسم خودم گشتم و آگهی فروش عتیقه پیدا کردم، کارد بهم میزدی خونم در نمیومد!
این که توی پرانتز زمین داره احتمالا همون لاهیجانیه هستش، اونم تهران زندگی میکنه. فیلم آتش بس رو دیدی؟ (با شرکت ستاره محبوب خودت:محمد رضا گلزار 😀 ) ساختمون نیمه کاره ای که توی فیلم هست پروژه این علی گنجه ای لاهیجانی بوده و خودش هم یه نقش کوچیکی در حد دیوار و آفتابه و اینا بازی کرده.
(حالا اگه میخوای زنگ بزنی بهش سورپریز کنی کلی میتونی سوژه بکر داشته باشی!)
فاطمه خانوم در کمال صحت و سلامتی به سر میبره و هیچ بلایی سرش نیومده، مشکل اینه که لپ تاپ من هنوز درست نشده (خاک بر سرا یه بار درستش کردن بعد دو هفته دوباره همونجوری شد) و فاطمه خانوم منتظره تا لپ تاپ من درست بشه و من لپ تاپی که دستمه رو بدم به اون…
البته گهگاهی با یه وضع فلاکت باری با کامپیوتر خونه وصل میشه و سری میزنه ولی دیگه کامنت نمیذاره
خلاصه اینکه در جریان کوزت شدن تو هست و خیلی باهات احساس همدردی میکنه چون داداش اونم دست کمی از داداش تو نداره
(ببین گفتم داداش نگفتم شوهر، یه وقت اشتباهی نخونده باشیا!)
چه می کنن این مردم قزوین با این انتخابشون
بی ادب!