بیشاپور دیدن داشت.
ما البته عجله داشتیم که ظهر به نهار شیراز برسیم و وقتی برای بازدید از تنگ چوگان یا از آن مهمتر غار شاپور نداشتیم. از خود شهر بیشاپور هم فقط قسمت شاهنشین و ستونهای یادبود آن را دیدیم. ولی همان که دیدیم هم خیلی زیبا و باشکوه بود.
مخصوصا از این منظره خیلی خوشم آمد و کلی یاد شعرهای خیام افتادم!
فعلا دارم کمی در مورد شهر و بناهایش اطلاعات جمع میکنم. تکمیل که شد برایتان مینویسم.
منظورم اون عکسهای بود که مسافرها رفته بودن توش چادر زده بودن .
با این چادر ها حسابی کارو بار هتل دارها خوابیده .
آهان! :)) فکر کردم در مورد بیشاپور داری میگی!
سلام
جالب بود مخصوصا عکسهاش به خصوص اون ساختمان نیمه ساخت.
نیمه ساخت؟
ما هم خیلی خوشمان آمد بیشابورم آرزوست
سلام.
این عکس دومیه خیلی قشنگه..خودتون گرفتین؟
بله محبوبه جان، خودم گرفتم، چشاتون قشنگ میبینه 🙂
من بیشاپور رو خیلی دوست دارم. مخصوصا معبدش که حرف نداره! دلمان شدیدا ایرانگردی میخواهد!