هنوز درست نمیدانم نظرم در مورد «به همین سادگی» چیست! به هر حال قابل تامل بود…
اگر قصد دیدنش را دارید، با این پیشفرض در سال سینما بنشینید که قرار است نزدیک دو ساعت اتفاقات عادی و روزمره یک روز از زندگی یک زن خانه دار را ببینید. بیشتر در فضای خانهاش و کمی هم در آپارتمانهای همسایه و کوچه و خیابان.
بیشتر انتظار داشتم فیلمی ببینم توی مایههای همان «خیلی دور، خیلی نزدیک» با همان نماهای چشمنواز و داستان پر افت و خیز.
اما اینجا بجز یکی دو قسمت کوتاه قصه که طاهره (هنگامه قاضیانی) برای خرید یا رساندن پسر کوچکش از خانه بیرون میرود، همهی فضاها داخل آپارتمان طاهره یا خانهی همسایهها و پشتبام است و صحبت مرگ و زندگی و وقایع تکاندهنده هم در میان نیست.
زنی است میانسال که نسبت به همهی اطرافیانش محبت و دلسوزی و توجه دارد اما از کسی محبت و دلسوزی و توجه دریافت نمیکند. شاید همه عادت کردهاند این رابطه یکطرفه باشد.
شاید فیلم را کسی خوب درک میکند که بتواند خودش را جای طاهره تصور کند و دلبستگی و احساس مسوولیت او نسبت به زندگی را در کنار بیتوجهی دیگران حس کند…
اه اه من هم یه بار از این فیلما دیدم با بازی خسرو شکیبایی و رضا کیانیان یک ساعت و نیم فقط در 2 اتاق یک آپارتمان