یکی از همکاران ناشناس ما وبلاگی دارد با نام «آبدارخانه». اصولا مخاطب وبلاگش کسانی هستند که از اوضاع بانک پارسیان و شرکتهای کاسپین و کیشور و نرمافزارهای کاسیس و نگین، بطور کامل مطلع باشند.
حالا چنین وبلاگی با چنین خوانندگان محدودی، چنان نثر و نظم محکمی دارد که بیا و ببین. امروز دیدیم که چند شعر در قالبهای مختلف و به تقلید از شاعران بزرگ سروده که چند نمونهاش را اینجا میآورم:
ما بانک و کاسیس و گیشه را سوخته ایم / جایش یه نگین به ک…ن بانک دوخته ایم
از بانک که خود آب و نون و پیشه ماست / صد فحش به جای پول به جیب توخته ایم
کیش ویر! بیا تا غم فردا نخوریم / این بانک و پروژه اش غنیمت شمریم
فردا که مدیر عاملمان Change شود / با کاسپینی ها همگی سر به سریم
فعلا دنبال اینم که بفهمم صاحب وبلاگ کدامیک از همکاران است …
هرکی که هست کارش خيلی درسته 😉