«تاجر ونیزی» چرند بود. نمیدانم اصل نمایشنامهی شکسپیریاش هم به همین چرندی است یا نه؟ ولی فیلمش … انگار مهران مدیری رفته باشد هالیوود و یک قسمت از یکی از نودقسمتیهایش را آنجا ساخته باشد. (از اینها که یک جوک سی ثانیهای را ظرف یک ساعت تعریف میکنند و وسطش هم کلی مزهی بیربط میپرانند).
اصل جوک این بود که یک رباخوار یهودی سه هزار سکه به کسی قرض میدهد به این شرط که اگر نتوانست بازپرداخت کند به اندازهی یک پوند از گوشت تنش را ببرد. خلاصه طرف نمیتواند و موقع بازپرداخت که میشود میروند پیش قاضی و او هم حکم میکند که باشد بیا ببر ولی حتی یک قطره خونش هم نباید بریزد و نه حق داری یک سر سوزن بیشتر ببری و نه یک سر سوزن کمتر!
آنوقت دو سه تا عشق و یک فرار و یک تغییر دین و دو لباس مردانه پوشیدن زنان و دعواهای زن و شوهری و شیخ عرب و پرنس فرانسوی و خانهی بدنام و مصائب یهودستیزی در اروپای قرون وسطی و چه و چه … کرده بودند چاشنی همین جوک که بشود یک فیلم بلند با شرکت آل پاچینو!
فعلا اصل نوشتهی شکسپیر را گیر آوردهام که بخوانم و ببینم چی به چی است.
چرا تکراری شد؟!!!
تئاتر ایرانیش رو دیدم کار تاجبخش فنائیان. اونهم خیلی لوس بود منتها من فکر می کردم چون ایرانی ها بازیش کردند لوس از آب دراومده!
راستی علی کتاب ” انتخاب الویرا” رو بگیر بخون خیلی جالب و گویای امروز ماست.
من چند سال پیش – فکر کنم دهه شصت بود- تئاتر ایرانی تاجر ونیزی رو دیدم کار تاجبخش فنائیان , بازیگرهاش رو به غیر از شهره آقایی خواهر همین ناصر آقایی یادم نیست . اونهم خیلی لوس بود مخصوصا” نقش اصلی که خود کارگردان بازی می کرد .
من همیشه فکر می کردم چون پیس شکسپیر رو ایرانی ها بازی می کنند لوس از آب دراومده.
سلام عمو علی زیبا بود والا ما که فعلا جز گاهی سر زدن به وبلاگ کار دیگه ای نمی توانیم انجام بدهیم مثلا فیلم نگاه کردن راستی سلام فاطمه جان برسانید